۱۳۸۹ تیر ۱۴, دوشنبه

يك خبرخوش" آقای محمود بهشتی لنگرودی ، سخنگوی کانون صنفی معلمان عصر روز یکشنبه سیزدهم تير ماه با وثیقه 150 میلیون تومانی آزاد شد. "

آقاي بهشتی درتاریخ هشتم ارديبهشت 1389 با فراخوان نیروهای امنیتی بازداشت و پس از یک ماه با قرار وثیقه پنجاه میلیون تومانی از زندان اوین آزاد گردید.اما چهار روز از این آزادی نگذشته بود که مجددا در شانزدهم اردیهشت  به زندان اوین فراخوانده شده و دوباره بازداشت شد. 
این آزادی در پی در خواست وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی از خانواده انجام گرفت .در گفتگویی که با خانوده ایشان صورت گرفته ، حال عمومی بهشتی خوب است .
در چند روز گذشته نیز علی اکبر باغانی دبیر کل و اسماعیل عبدی عضو کانون صنفی معلمان آزاد شدند .
لازم به یادآوری است که آقای محمد داوری ، مسئول آموزش و اطلاع رسانی سازمان معلمان ایران علی رغم برگزاری دو نوبت دادگاه به علت عدم توانایی در تودیع وثیقه فعلا در زندان به سر می برد .
راه مينواميد وار است ، این خبر های خوش با آزادی دیگر همکاران زندانی همچون هاشم خواستار، رسول بداقی،محمد داوری ، محمود باقری ، مختار اسدی و.... کامل شود.

۱۳۸۹ تیر ۱۳, یکشنبه

دادگاه رسول بداقی برگزار شد


  برشي از دغدغه هاي يك آموزگار:امروز یکشنبه 89/4/13 جلسه ی دادگاه رسول بداقی،عضو هیآت مدیره ی کانون صنفی معلمان برگزار شد. این جلسه که به ریاست قاضی صلواتی و با حضور مسعود شفیعی – وکیل مدافع بداقی – تشکیل گردید،دادگاهی است که پس از ده ماه بازداشت روی می دهد. برپایه سخنان وکیل،فضای حاکم بر این جلسه ،فضای خوب و امیدوارانه ای بوده است. شفیعی،لایحه ی دفاعی خود را در 8 صفحه تنظیم نموده و نخستین درخواست ایشان،"فک قرار بازداشت" بوده که در این باره،نظر قاضی هم مثبت به نظر می رسیده است. گویا موارد اتهامی هم چندان سخت و محکم نبوده و وکیل در لایحه ی خود، از همه ی آنها دفاع کرده است. دادگاه یک هفته فرصت دارد که رآی خود را صادر نماید،رآیی که با در نظر گرفتن فضای دادگاه،دست کم می تواند آزادی موقت بداقی را در پی داشته باشد. درخور یادآوری این که،رسول بداقی در تاریخ 88/6/10 بازداشت گردید و از آن زمان تاکنون،در بازداشت بسر می برد. 

۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

گزارش آخرین وضعیت اعضای دربند کانون صنفی معلمان ایران

خبرهايي از مختار اسدي ، محمود باقري ، محمود بهشتي لنگرودي ،هاشم خواستار ، رسول بداقي و باغاني و اسماعيل عبدي اعضاي در بند كانون صنفي معلمان ايران.
 

۱۳۸۹ تیر ۴, جمعه

آخرین خبر از برخی آموزگاران دربند ، باغاني ، عبدي ، بهشتي

امروز پنج شنبه 89/4/3 نزدیک به دوهفته است که از علی اکبر باغانی،دبیرکل  کانون صنفی معلمان،هیچ خبری در دست نیست. باغانی، پنج شنبه هفته ی پیش، ملاقات ممنوع بود و با این که خانواده ی او به اوین رفته بودند،پس از ساعت ها سرگردانی،نتوانستند او را ببینند. متاسفانه امروزنیز،با این که خانواده ی او، نامه ی دادستان را در دست داشتند،نتوانستند با ایشان دیدارنمایند. نامه ی دادستان، مجوز دیدار حضوری را داده بود که حتی اجازه ی دیدار کابینی نیز داده نشد!  این دوهفته بی خبری،بر نگرانی خانواده و دوستان باغانی،سخت افزوده است،به ویژه که ایشان مدت هاست از بیماری پروستات نیز رنج می برد. همسرش می گفت امروزهمه ی بچه ها را هم با خود برده بودم که در دیدار حضوریی که از پیش، مجوز آن را از دادستان داشتیم، فرارسیدن روز پدر را هم تبریک بگوییم که متاسفانه چنین نشد! همچنین هفته ی آینده گویا،مراسم عروسی دخترباغانی است.  یکی از دغدغه های کنونی خانواده ی ایشان این است که پدر،در این مراسم حضور داشته باشد. پدری  فرهنگی و بازنشسته،که 28 سال ازعمر خویش را،درراه تربیت جوانان این مرز و بوم نهاده است . آموزگاری که سال ها، با شادی شاگردانش شاد بوده است و با اندوه آنها،اندوهگین.
  اما امروز،از اسماعیل عبدی،دیگرعضو کانون صنفی معلمان، خبرهای خوشحال کننده ای رسید. گویا دیروز از دادستانی به خانواده ی عبدی زنگ زده اند و به آنها گفته اند که به دنبال وثیقه ای باشند تا در روزهای آینده،او را آزاد نمایند. عبدی،در تاریخ 89/2/29 بازداشت گردید وپس از یک ماه انفرادی،چند روزپیش به سلولی 3-4 نفره برده شد.   
  امروزهمچنین خانواده ی محمود بهشتی لنگرودی،سخنگوی کانون صنفی معلمان، با ایشان دیداری کابینی داشته اند. بهشتی در این دیدار گفته است که پرونده اش مراحل خود را طی می کند و بازجویی هایش ادامه دارد. همچنان با سه نفر دیگر،در یک سلول است و از مدت زمانی که قرار است در بازداشت بماند،آگاهی درستی ندارد.  

برشي از دغدغه هاي يك آموزگار

۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

بیانیه کانون صنفی معلمان ایران

 به نام خداوند جان و خرد

حدود دو ماه از بازداشت دبیرکل و سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران گذشت . دوماهی که سخت اما صبورانه پشت سرگذاشتیم. هنگام اعلام خبر بازداشت ، نخستین پرسش هر شنونده ی خبراین بود: به چه دلیل؟
کانون صنفی معلمان ایران با ملاحظه شرایط حساس کشور درسال تحصیلی جاری علیرغم وجود انتقادات و اعتراضات به عملکرد مدیران آموزش و پرورش از انجام هرگونه اقدام جمعی اعتراضی و یا حتی صدور بیانیه انتقادی خودداری نمود. بازداشت طولانی مدت تعدادی از همکاران خود به ویژه آقای رسول بداقی و قطع حقوق وی را به امید طی مراحل قانونی در اسرع وقت و تعیین تکلیف و آزادی وی صبورانه با سکوت تحمل نمود و شاهد شرایط دشوار خانواده او به ویژه کودکان خردسالش در نبود پدر بود. همچنین ما شاهد ادامه بازداشت و احضارهمکاران دیگر نظیر آقایان هاشم خواستار ، عبدالله مومنی ، محمد داوری ، اسماعیل عبدی و... هستیم.

۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه

فرزندان رسول بداقي چشم به راه بازگشت پدر


 زبان حال فرزندان رسول بداقي معلم در بند:


خدايا همه بابا ها رو از جمله بابا رسول ما را از زندان آزاد كن !!! ما منتظريم!!!

منبع عكس  اصلي : شير زاد عبداللهي

۱۳۸۹ خرداد ۲۱, جمعه

آخرین خبر از محمود بهشتی،سخنگوی دربند کانون صنفی معلمان


  چهار روز پیش بود که محمود بهشتی،سخنگوی کانون صنفی معلمان، تنها پس از یک آزادی چهار روزه، بازداشت گردید. سه شنبه شب هفته پیش 11/3/89 پس از 35 روز بازداشت، محمود بهشتی به همراه علی رضا هاشمی،دبیر کل سازمان معلمان،از اوین آزاد شد. اما صبح یکشنبه 16/3/89 بهشتی را با تلفنی از اوین، دوباره به زندان فراخواندند. او ساعت یک ظهر،به همراه همسر به اوین رفت و بازداشت  گردید. در مراجعه ی یکی دو روز بعد خانواده ی بهشتی به دادسرا،گفته شد که شعبه ی یک بازپرسی اوین،که دستور آزادی ایشان را داده است،از دستگیری دیگر بار اوهیچ گونه آگاهی ندارد و از نظر این شعبه،هم اینک  ایشان با سپردن وثیقه آزاد می باشد! همسر بهشتی می گفت که اگر خودم محمود را تا اوین همراهی نمی کردم، اکنون می شد محمود را ربوده شده به شمار آورد! این سردرگمی تا امروز ادامه یافت.  این که بهشتی پس از دیدار با جعفری دولت آبادی،دادستان تهران، آزاد شده بود و پس از آن، نهاد قضایی از بازداشت دوباره ی او اعلام ناآگاهی کند،سخت بر نگرانی ها می افزود. 
  اما امروز،همسر بهشتی برای ملاقات به اوین رفت که پس از گذشت چند ساعت،به ایشان گفته شد که همسرش در انفرادی و از ملاقات ممنوع است. اما در برگشت، بهشتی با ایشان تماس می گیرد و حال خود را خوب اعلام می کند. همچنین گویا خانواده،می توانند پنج شنبه هفته ی آینده،با ایشان دیداری از نزدیک و حضوری داشته باشند. بهشتی شعبه ی دستگیری دوباره ی خود را همان شعبه ی یک گفته است وپرسش ها را هرچند جدید،اما در پیوند با گذشته – پیش از آزادی چهار روزه – دانسته است.
  با تماس امروز و نوید دیدار هفته ی آینده، اکنون شاید بتوان گفت، کمی از نگرانی ها کاسته شده است. اما، این دستگیری نابهنگام،همه و بی گمان خود بهشتی را،بسیار شگفت زده و اندوهگین کرد. به ویژه که در روز پایانی بازداشت 35 روزه ی پیش، محمود بهشتی به بند عمومی رفته بود که بیش و کم از شرایط بهتری برخوردار است . اکنون اما، دیگر بار ناگزیر است سختی روزها و شب های انفرادی را تاب آورد  و تنهای تنها، گردش روزگار را به تماشا بنشیند. 

*عکس بهشتی در این پست،پس از آزادی او و درتاریخ 12/3/89 گرفته شده است.

منبع : برشي از دغدغه هاي يك آموزگار

۱۳۸۹ خرداد ۱۸, سه‌شنبه

"آن سه پدر ، این سه پسر!"

به خاطر ظلم رفته بر  یادگار امام گفتم شاید بد نباشد طی مطلبی که پیش از این نیز در همین وبلاگ و دیگرسایت انتشار یافت از زبان هارولد لارسون با عنوان "آن سه پدر ، این سه پسر!" به تشریح دیدگاه های پدران و فرزندان رهبران جمهوری اسلامی  بپردازم. 

 

۱۳۸۹ خرداد ۱۷, دوشنبه

محمود بهشتی لنگرودی دوباره بازداشت گردید

محمد سرايلو : محمود بهشتی لنگرودی،سخنگوی کانون صنفی معلمان،بعداز ظهر روز 89/3/16 دوباره بازداشت گردید. این دستگیری دیگر بار،درحالی روی می دهد که ایشان روز سه شنبه هفته گذشته89/3/11 پس از سپری کردن 35  روز بازداشت، با سپردن وثیقه،از اوین آزاد گردیده بود. بر پایه سخنان همسر بهشتی،ایشان امروز صبح به دادسرای یک اوین فراخوانده شد که در ساعت 13 به همراه همسر به اوین مراجعه می نماید؛اما پس از گذشت چند ساعت، از درون زندان با همسرش تماس تلفنی می گیرد و از بازداشت خود خبر می دهد. بهشتی همچنین دلیل این بازداشت را، در پیوند با اتهام پیشینش اعلام کرده است.

دوره تابستاني آموزش ضمن خدمت فرهنگیان با عنوان "طرح بصیرت"


تقريرات :دوره آموزش ضمن خدمت فرهنگیان با عنوان طرح بصیرت با همکاری حوزه علمیه قم توسط دفتر همکاری حوزه و آموزش و پرورش در تابستان برگزار می شود.
معاون دفتر همکاریهای حوزه و آموزش و پرورش در گفتگو با خبرنگار مهر با اعلام این خبر گفت:
دوره آموزش ضمن خدمت فرهنگیان در تابستان سال جاری با عنوان بصیرت یک برای مربیان و معلمان سراسر کشور با همکاری حوزه علمیه قم برگزار می شود.

حجت الاسلام احمدی افزود: در این دوره های آموزشی، 6 دوره آموزش کد دار از 27 رجب تا نیمه شعبان در قالب کارگاه های آموزشی ارائه می شود که محتوا و منابع آن توسط حوزه علمیه قم تامین خواهد شد.

۱۳۸۹ خرداد ۱۴, جمعه

نامه وکلای دبیر کانون صنفی معلمان ایران به دولت آبادی دادستان تهران و گفت و گویی با پیمان حاج محمود عطار وکیل علی اکبر باغانی


وکلای علی اکبر باغانی، دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران، نامه ای به دادستان تهران نوشته اند و در آن اعتراض خود را به صدور قرار بازداشت برای موکلشان اعلام داشته اند.

به گزارش دانشجونیوز، باغانی پیش از این در سال 1385 و در پی تجمع اعتراضی معلمان در مقابل مجلس بازداشت شده و بعد از مدتی آزاد شده بود. وی اخیرا به همراه محمود بهشتی لنگرودی، دیگر عضو ارشد کانون صنفی معلمان ایران به اتهامات واهی مجددا بازداشت گردیده و هم اکنون دربند 209 زندان اوین به سر می برد.

نامه ی صادره از طرف وکلای باغانی خطاب به دادستان تهران، به همراه متن مصاحبه ای آقای پیمان حاج محمودعطار وکیل وی که در اختیار دانشجونیوز قرار گرفته است، در زیر می آید:

۱۳۸۹ خرداد ۱۲, چهارشنبه

محمود بهشتی و علی رضا هاشمی "با سپردن وثیقه" از زندان آزاد شدند

 درست 35 روز پیش بود که علی اکبرباغانی ومحمود بهشتی،دبیر کل و سخنگوی کانون صنفی معلمان،از سوی نیروهای امنیتی، فراخوانده، بازداشت گردیدند. علی رضا هاشمی،دبیرکل سازمان معلمان نیز در بعدازظهر همان روز و در منزل دستگیرشد. خبر این بازداشت ها که پیش از هفته ی بزرگ داشت مقام معلم روی داد،گستردگی ویژه ای یافت و در میان فرهنگیانی که این بزرگواران را می شناختند،پرسش ها درافکند و ناخشنودی و نگرانی ها برافروخت. به ویژه که پس از این رخداد،پاره ای دیگر از کوشندگان فرهنگی همچون اسماعیل عبدی و محمد علی شیرازی و ... نیز به جرگه ی بازداشت شدگان پیوستند. از این رو،هنگامی که امروز صبح، خبر آزادی احتمالی برخی از این دوستان شنیده شد،تا اندازه ای غافل گیرانه بود و دور از انتظار. می توانست درست نباشد- به سان خبر دروغ آزادی رسول بداقی، پیش از عید نوروز- اما خوشبختانه :
                                      محمود بهشتی 

                                             و
                                    علی رضا هاشمی

ساعتی پیش و با سپردن وثیقه از زندان آزاد شدند. از آزادی باغانی،بداقی،عبدی،خواستار،داوری و ... همچنان خبری نیست،اما آزادی های امروزسه شنبه یازدهم خرداد هشتاد و نه، امیدها را زنده کرد و دل ها را بی تاب تر. هرچند مرگ فرزاد،همچنان بر این روزگاران،سایه ای سنگین افکنده است.

۱۳۸۹ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

آخرین خبر از رسول بداقی،آموزگار دربند

نزدیک به بیست روز پیش بود که رسول بداقی،عضو هیآت مدیره ی کانون صنفی معلمان از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج برده شد. کاری که دست کم، رفت وآمد و دیدار خانواده ی او را بسیارسخت تر از پیش کرد. در دو سه روز گذشته اما، با پخش خبربرخورد ناشایستی با ایشان در زندان رجایی شهر،دلواپسی و نگرانی ها درباره ی این آموزگار ارزنده و دلسوز،رو به فزونی گرفت و از ناروایی که به ایشان رفته،افسوس ها برخاست. دوستانی که شنیده بودند،شگفت زده و آشفته از چرایی آن می پرسیدند و از حال و روزپس از برخورد با او.

خوشبختانه امروز غروب،بداقی از زندان به منزل زنگ زده و از سلامتی اش خبر داده است. دیروزبا دستور قاضی پرونده – قاضی صلواتی – رسول از زندان رجایی شهر به زندان فردیس منتقل گردیده است. گویا پس از برخورد با ایشان، مسعود شفیعی-وکیل جدید رسول-لایحه ای اعتراضی نوشته و به نزد قاضی پرونده می برد و ایشان را از رویداد آگاه می کند. پس از این گفت وگو و ارائه شکایت، صلواتی دستور رسیدگی به مسآله وهمچنین جابجایی بداقی را می دهد. برپایه سخن بداقی،ایشان هم اکنون و در زندان جدید از شرایط بهتری برخوردار می باشد.

برشي از دغدغه هاي يك آموزگار

آن خبر خوش برای کارمندان ( معلمان ) این بود : " 6 درصد " ... آقای حاجی بابایی ! به جای حاشیه روی فقط پاسخگو باشید !



بر اساس مصوبه هیئت وزیران :




افزایش حقوق كارمندان و بازنشستگان: فقط شش۶درصد همین
فرآورده های لبنی 45 درصد گران شد


 " می فرمایند تقصیر وزیر نیست. تقصیر ساختار است. ما وزیر فرستادیم در آموزش وپرورش یا ساختار" .



" چرا وزیر نفت می تواند در سازمان مدیریت برای کلیه پرسنل خود پول بگیرد اما وزیر آموزش وپرورش نمی تواند..."




" شما کدام تشکل آموزش وپرورش و نمایندگان معلمان را دارید که احساس رضایت از وضعیت بکند؟"

" وزیر یا می تواند از حقوق معلمین دفاع کند که باید آثار داشته باشد و اگر نمی تواند باید استعفا کند "





بر اساس مصوبه هیئت وزیران :



افزایش حقوق كارمندان و بازنشستگان: فقط شش۶درصد
فرآورده های لبنی 45 درصد گران شد


ایلنا: رئیس هیأت مدیره دامداران ایران با اعلام افزایش 45 درصدی قیمت فرآورده‌های لبنی نسبت به سال گذشته خواستار خرید تضمینی شیر خام برای برون رفت بحران صنعت شیر شد.



آن خبر خوشی که قرار بود معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور به زودی اعلام کند همان بود که در بالا مشاهد فرمودید !



تنها حسن این دستور العمل شاید فعلا این باشد که این 6 درصد برای همه خواهد بود وازاین جهت دیگر تبعیضی در میان نیست که اعتراضی احتمالی را نیز در پی داشته باشد !



این در حالی است که قیمت بسیاری از کالاها و خدمات حتی قبل از این خبر افزایش روند صعودی خود را شروع کرده و احتمالا پس از این خبر خوش معلوم نیست که سرانجام آن به کجا منتهی شود؟ !



واگر اجرای قانون هدف مند کردن یارانه ها را در نیمه دوم سال جاری در کنار آن قرار دهیم سوال این است که آیا همه معلمان و یا به عبارتی آن 30 درصد دیگر نیز در زیر خط فقر مطلق قرار بگیرند یا خیر ...



احتمالا آقای حاجی بابایی به عنوان وزیر این دولت با تشخیص این وضعیت و برای این که از قبل پاسخی برای افکار عمومی فرهنگیان با توجه به سابقه عملکرد خود در زمان وزارت آقای حاجی داشته باشد با علم کردن برخی امور مثل بیمه طلایی فرهنگیان ، کارت شارژ یک و نیم میلیون تومانی وبرخی برنامه های فرعی دیگر ، سعی در ارائه چهره ای فعال و پیگیر  در این مدت از خود داشته است و این در حالی است که انجام این امور جزء مطالبات اصلی فرهنگیان نبوده و نیست و اگر هم باشد نمی تواند جایگزین و یا آلترناتیوی مناسب و قانع کننده برای وضعیت " قدرت خرید " فرهنگیان و قرار گرفتن آن ها در زیر خط فقر باشد .



این کار آقای حاجی بابایی به منزله میزبانی می ماند که افراد زیادی را با تبلیغات فراوان و بوق و کرنای بی شمار به سر سفره دعوت کرده و اکنون که نمی تواند پاسخگوی ادعاها و گفته های قبلی خود باشد سعی می کند که با ارائه تنقلات و غذاهای فرعی و یا اشتها کور کن ، میهمانان را راضی نگه دارد !



 شاید تا مدتی کوتاه این حالت پایدار بماند اما مهم این است که حقیقت را نمی توان پشت پرده مخفی کرد !


آقای حاجی بابایی باید در مورد مسائلی که قبل از زمان وزرات خود و در دوره های پیشین مطرح کرده است پاسخگو باشد و این گفته ها تا حصول پاسخ مناسب از سوی ایشان استمرار خواهند داشت ...



" حاجی بابایی نماینده مجلس :" می فرمایند تقصیر وزیر نیست. تقصیر ساختار است. ما وزیر فرستادیم در اموزش وپرورش یا ساختار" .



حاجی بابایی نماینده :« چرا وزیر نفت می تواند در سازمان مدیریت برای کلیه پرسنل خود پول بگیرد اما وزیر آموزش وپرورش نمی تواند...».



حاجی بابایی نماینده :« شما کدام تشکل آموزش وپرورش و نمایندگان معلمان را دارید که احساس رضایت از وضعیت بکند؟» .



حاجی بابایی نماینده :« 613 هزار معلم عضو صندوق هستند، آیا یک معلم نیست که مدیرعامل شود؟ که برود عضو هیات مدیره شود؟» .



حاجی بابایی در بخشی از سخنان خود گفت:« وزیر یا می تواند از حقوق معلمین دفاع کند که باید آثار داشته باشد و اگر نمی تواند باید استعفا کند.» .



فرمول حاجی بابایی برای افزایش حقوق معلمان: «اگر اعتبارات دولت در قانون بودجه 50 درصد بالا رفت باید حقوق معلمان هم 50 درصد بالا برود».



حاجی بابایی در جمع کارکنان آموزش و پرورش خراسان رضوی در مشهد گفت:" خبرنگاران هر گاه بیکار می شوند یاد موضوع استخدام و حق و حقوق معلمان می افتند... به کسی ربطی ندارد که معلمان چقدر حقوق می گیرند و چرا کم می گیرند."



وزیر خطاب به خبرنگاران گفت:" مگر ما از شما سؤال می کنیم که شما چقدر حقوق می گیرید؟" ( 1 )



( 1 ) برگرفته از وبلاگ آقای شیرزاد عبداللهی

سخن معلم

۱۳۸۹ خرداد ۱۰, دوشنبه

بيانيه مجمع مدرسین حوزه علمیه قم برای خروج کشور از بحران


یک سال گذشت

خواسته ها همچنان پابرجاست  
 مجمع مدرسین و محققین حوزه ماه علمیه قم به مناسبت سالگرد ارتحال رهبر کبیر انفلاب اسلامی ایران بیانیه ای صادر کرده و برای خارج شدن کشور از بحران راهکارهایی را ارائه کرده است.

"احیا و اجرای بی تنازل قانون اساسی خصوصا اصول مربوط به حقوق ملت که غالبا مورد بی مهری واقع شده اند"،" آزادی تمامی زندانیان سیاسی و یا محاکمه آنان در دادگاه علنی با رعایت قوانین دادرسی و با حضور وکیل مدافع و هیئت منصفه" ، " شناسایی و محاکمه علنی و عادلانه عاملین و آمرین به قتل افراد بی گناه که در جریان راهپیمایی های اعتراضی مسالمت آمیز به قتل رسیده اند" ، " آزادی مطبوعات و مجلاتی که با سلیقه های گروهی و به صورت غیر قانونی توقیف و یا تعطیل گردیده اند و نیز اجازه ادامه فعالیت به احزاب و تشکلهای شناسنامه دار که در چارچوب قانون فعالیت می کنند" ، " آزاد سازی قانونی تمامی انتخابات از قیود و شرایط غیر قانونی بویژه نظارت استصوابی به معنای کنونی مورد نظر شورای نگهبان و اجرای انتخابات با نظارت نهادی بی طرف و نمایندگان کاندیدا ها" ، " خارج شدن رسانه ی ملی از انحصار و تک صدایی و احترام به حق انتقاد، سخن گفتن و دفاع از خود برای اشخاصی که به حفظ منافع ملی و استقلال جمهوری اسلامی می اندیشند".


متن کامل این بیانیه از "ندای سبز آزادی" به شرح زیردر ادامه مطلب بخوانيد:

بسم الله الرحمن الرحیم
و لقد أهلکنا القرون من قبلکم لمّا ظلموا (فرآن کریم، سوره یونس، 13)
چهاردهم خرداد ماه یاد آور درگذشت معمار بزرگ انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی است و 15 خرداد ماه سالروز آغاز حرکت مردم ایران در برابر نظام استبدادی پهلوی می باشد. ملت ایران در سال 1342 در برابر حکومتی قیام کرد که منافع ملی و استقلال این کشور را در مسلخ منافع حکومتگران فدا کرده بود و فریاد آزادیخواهان و منتقدان را تا مرز مرگ و اعدام خاموش می ساخت و برای بقای سلطنت خویش با اتکا به قدرتهای خارجی بر عصای سست و بی بنیاد استبداد تکیه کرده بود. آتش خشم و عصیان ملت به رهبری امام خمینی(ره) رژیمی سراپا مسلح را برای همیشه به ورطه هلاکت کشانید.
فقطع دابر القوم الذین ظلموا و الحمد لله رب العالمین
سرانجام ستم پیشگان و سواران بر اریکه قدرت که صدای مردم را ناشنیده می گیرند، این چنین است.
دور فلکی یکسره بر منهج عدل است خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل (حافظ)
حکومت شاهنشاهی ایران سرنوشتی را دچار شد که سایر ستمکاران تاریخ به آتش آن گرفتار شدند.

الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم
رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی بنیان نظام جمهوری اسلامی و روح قانون اساسی را بر جمهوریت در کنار اسلامیت قرار داد و در جای جای سخنان و نوشته های خود همواره به رای مردم پای فشرد تا کسی در آینده نتواند نظام را در انحصار خود و یا در چارچوب منافع عده ای خاص قرار دهد. متاسفانه در سالهای پس از رحلت امام خمینی، این مرد بزرگ تاریخ ایران و اسلام عده ای معدود که منافعشان در خطر بود و یا با خط و راه امام هیچ ارتباط و پیوندی نداشتند، و برای مردم از مدیریت کشور نقشی نمی دیدند عملا و نظرا در مقام نفی جمهوریت نظام بر آمدند و آرای مردم را چیزی جز تشریفات در نظر نگرفتند و مشروعیت و مقبولیت نظام را غیر از رای مردم دانستند و چندان ارزشی برای انتخابات آزاد و رای مردم قائل نگشتند و با تفسیر نابجای قانون اساسی و تحمیل نظارت استصوابی برای تحریف و تضعیف همه جانبه اندیشه های امام نسبت به تخریب جمهوریت و اسلامیت نظام با همه توان اقدام کردند و بیشتر یاران واقعی امام و کسانی که اندیشه های آن مرحوم را خوب می شناختند به کلی حذف نمودند و انواع تهمت ها و توهین ها را به کسانی روا داشتند که هستی خود را برای تحقق آرمان های انقلاب گذاشته بودند و حتی در این مسیر بیت آن امام عزیز را نیز بی نصیب نگذاشتند.
به علاوه پس از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه 88 اتفاقات ناگواری رخ داد که منجر به سرکوب اعتراضات به حق و مسالمت آمیز مردم نسبت به روند برگزاری انتخابات گردید. انتظار نمی رفت اعتراض آرام مردم با ضرب و شتم و زندان و کشتار مواجه شود و از همه ناگوار تر پدیده زندان کهریزک بود که هنوز عاملان اصلی آن به مردم معرف نشده اند و جریان دادگاه قاتلین افراد بی گناه برای مردم شفاف و روشن نگردیده است و از مجازات آنان خبری نیست و در مقابل افرادی که شاید کمترین گناهی نداشته باشند احضار می شوند و مورد محاکمه قرار می گیرند. اینک برای باز گرداندن انقلاب و آرمانهای حضرت امام به مسیر خود و به پاس احترام به روح بلند ایشان و اعتلا و سربلندی نظام جمهوری اسلامی و ادای احترام به ارواح پاک شهدای 15 خرداد و سایر شهیدان اسلام و انقلاب انتظار چنین است:
1- احیا و اجرای بی تنازل قانون اساسی خصوصا اصول مربوط به حقوق ملت که غالبا مورد بی مهری واقع شده اند.
2- آزادی تمامی زندانیان سیاسی و یا محاکمه آنان در دادگاه علنی با رعایت قوانین دادرسی و با حضور وکیل مدافع و هیئت منصفه
3- شناسایی و محاکمه علنی و عادلانه عاملین و آمرین به قتل افراد بی گناه که در جریان راهپیمایی های اعتراضی مسالمت آمیز به قتل رسیده اند.
4- آزادی مطبوعات و مجلاتی که با سلیقه های گروهی و به صورت غیر قانونی توقیف و یا تعطیل گردیده اند و نیز اجازه ادامه فعالیت به احزاب و تشکلهای شناسنامه دار که در چارچوب قانون فعالیت می کنند.
5- آزاد سازی قانونی تمامی انتخابات از قیود و شرایط غیر قانونی بویژه نظارت استصوابی به معنای کنونی مورد نظر شورای نگهبان و اجرای انتخابات با نظارت نهادی بی طرف و نمایندگان کاندیدا ها
6- خارج شدن رسانه ی ملی از انحصار و تک صدایی و احترام به حق انتقاد، سخن گفتن و دفاع از خود برای اشخاصی که به حفظ منافع ملی و استقلال جمهوری اسلامی می اندیشند.
در پایان به روان بلند شهدای 15 خرداد 42 و سوم خرداد 61 و همه شهدای اسلام و انقلاب و روح بزرگ حضرت امام خمینی (ره) درود می فرستیم و تحقق آرمانهای آنان را آرزومندیم.
والسلام
10 / 3 / 89
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

 ايرناي ما (     http://ourirna8.blogsky.com/1389/03/09/post-62/ )

وقتی وزارت آموزش وپرورش امنیتی می‌شود +عکس

تابناک اجتماعی   -  وزارت آموزش و پرورش در نمابری که امروز برای رسانه‌ها فرستاده، از تدابیر شدید امنیتی برای مصاحبه‌های وزیر آموزش و پرورش خبر داده است. در نمابری که امروز رئیس مرکز اطلا‌ع‌رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش برای خبرگزاری‌ها، مطبوعات، صداوسیما و رسانه‌ها نمابر کرده، اعلام نموده است: برای رعایت برخی از جوانب امنیتی، خبرنگاران، عکاسان، صدابرداران و تصویربرداران در نشست‌‌های خبری و مصاحبه‌های حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش از آوردن تلفن‌ همراه، کیف و وسایل اضافی دیگر خودداری کنند.




این در حالی است که چنین تدابیر امنیتی آن هم به این گونه، حتی در مصاحبه‌‌های خبری اعضای هیأت دولت و رئیس‌جمهور نیز به کار بسته نشده و خبرنگاران باید وسایل خود را از طریق مسئولان امنیت و حفاظت چک و خنثی کنند، حال آن که وزارت آموزش و پرورش، همراه آوردن کیف و تلفن همراه را مغایر با جوانب امنیتی می‌داند و مشخص نیست، به چه دلیل برای وزیری که هیچ گونه کار امنیتی و حفاظتی در حیطه وظایف کاری آن نیست، چنین جوانب حفاظتی امنیتی را به کار بسته‌اند، حال آن که هیچ یک از وزارتخانه‌‌های دیگر ‌از جمله وزارت کشور نیز چنین تدابیر سختگیرانه‌ای‌ به کار نبسته‌اند!

۱۳۸۹ خرداد ۹, یکشنبه

واقعیات اشیاء مسروقه از دفتر هیات امنای دانشگاه‌آزاد چه بود

نوروز: دقیقا یک هفته پس از عدم قرائت گزارش کمیته تحقیق مجلس در خصوص حادثه کوی دانشگاه تهران که با اعتراض نمایندگانی مانند علی مطهری نیز مواجه گردید، گزارش کمیته تحقیق حادثه دانشگاه آزاد مشهد از آن بعنوان کوی دانشگاه دوم و حتی بدتر از آن نام می برند و توسط هیات امنای این دانشگاه تهیه شده بود در حمله نیروهای امنیتی و لباس شخصی از دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد ربوده شد.
 
به گزارش خبرنگار نوروز در این گزارش که حاوی مستنداتی از چگونگی حمله لباس شخصی ها، مشخصات آنان و فیلم ها و عکسهای این حمله به دانشگاه آزاد مشهد بود و هیات امنای دانشگاه آزاد برای روشن شدن واقعیت های تلخ این حادثه اقدام به جمع آوری آن نموده بود.
براساس این گزارش ماموران امنیتی برای جلوگیری از انتشار این گزارش و افشا شدن چهره و نامهای حمله کنندگان به دانشگاه آزاد مشهد طی یک برنامه از قبل طراحی شده اقدام به حمله و ربودن این گزارش نموده اند.
به گفته یک منبع آگاه علاوه بر گزارش تحقیق حمله به دانشگاه آزاد مشهد مدارک و اسناد دیگری نیز در جریان این هجوم غیرقانونی از دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد ربوده شده است که بیشتر آنان شامل مدارک تخلفات تحصیلی برخی مدیران دولتی است.
یکی از مدارک ربوده شده مدارک تخلفات تحصیلی محمدرضا رحیمی معاون اول دولت احمدی نژاد است که به عنوان دکتری جعلی و تقلبی بعنوان دکتر بعنوان رئیس گروه حقوق دانشگاه تهران جنوب اقدام به تدریس نموده بود.
مدارک تخلفات تحصیلی قاضی سعید مرتضوی نیز یکی از مجموعه مدارکی بوده که ربوده شده و همچنین مدارک تحصیلی شش مدیر ارشد دولتی و مدرک تحصیلی ملک زاده معاون رحیم مشایی که با مدارک تحصیلی جعلی اقدام به فعالیت می کردند و دانشگاه آزاد اقدام به تهیه گزارش مستند از این اقدام غیرقانونی آنان کرده بودند نیز ربوده شده است.
براساس گفته این منبع آگاه حدود 10 جلد مدارک تخلفات تحصیلی مدیران دولتی جزو اسناد موجود در دفتر هیات امناء بوده که مدارک تحصیلی کردان نیز جزو آن بوده و هیچکدام از این مدارک در گزارش های دادستانی یا وزارت علوم نبوده است.
یکی دیگر از مدارکی در جریان این هجوم ربوده شده است مدارک تخلفات تحصیلی فرزندان و برادرزاده های احمدی نژاد بوده که به صورت غیرقانونی به دانشگاه آزاد تهران مرکز منتقل شده بودند.
از جمله اسناد دیگری که توسط هیات امنا دانشگاه آزاد جمع آوری شده بود و ربوده شده است، مربوط به برخوردهای غیرقانونی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی با اساتید و دانشجویان دانشگاه آزاد و اسناد مربوط به نظرسنجی های انتخابات سال گذشته بود که توسط موسسسه نظرسنجی دانشگاه آزاد تهیه گردیده بود و در آن پیش بینی پیروزی مهندس موسوی به صورت قطعی وجود داشت.
براساس گفته این منبع آگاه از برخی اسناد ربوده شده نسخه های دیگری نیز موجود بوده و در محل دیگری نگهداری می گردد.
این در حالی است که شب گذشته دادستانی تهران با انتشار گزارشی اعلام کرد برخی اسناد مربوط به شرکت های نفتی و معاملات نفتی در دفتر هیات امنا کشف شده و به این ترتیب قصد داشت با قلب واقعیت حقیقت اصلی و انگیزه اصلی حمله به دفتر هیات امناء دانشگاه آزاد که از بین بردن مدارک تخلفات مدیران دولتی و لباس شخصی ها بوده را تحت الشعاع قرار دهد.

سرنخ مشکل " سرانه مدارس " از زبان وزیر این دولت !





سخن معلم : در کشور ما از دیرین و به ویژه در مبادلات اقتصادی رسم بر واسطه گری و یا اصطلاحا " دلالی " بوده است .



متاسفانه و علی رغم گذشت سال ها هنوز فرهنگ " دلالی " در بین ما رواج داشته و دارد .


برای رسیدن کالا و یا تولید از مولد تا مصرف کننده غالبا راهی طولانی طی می شود و جالب است که این گونه مشاغل روز به روز در حال افزایش است !




به جای تولید در موضوعات مختلف از کشاورزی گرفته تا " فکر و علم " فقط انتقال دهنده هستیم !


اما موضوع اصلی این یادداشت ، مطلبی است که وزیر آموزش و پرورش در مورد " سرانه مدارس " ذکر کرده است :


وزير آموزش و پرورش در حاشيه گردهمايي مديران كل و معاونين پرورشي و تربيت بدني استان‌هاي كشورگفت: حق سرانه مدارس از اين پس مستقيما توسط وزارتخانه پرداخت مي‌شود تا هيچ گونه مانعي براي تاثيرگذاري، اعمال نظر و تاخير در پرداخت‌ها ايجاد نشود.


1389/03/04 -ایسنا

 
در چند سال اخیر ، موضوع " سرانه مدارس " خود به معضلی تبدیل شده است !


در این چند سال ، این سرانه ها حتی با تاخیر یک ساله پرداخت شده اند !


از سخن آقای حاجی بابایی می توان این گونه استنباط نمود که عامل و یا متهم اصلی تاخیر پرداخت سرانه در این چند سال اخیر ، سازمان ها و ادارات واسط بوده اند !


اگر این سخن درست باشد آیا فلسفه وجودی این تشکیلات زیر سوال نمی رود ؟


آیا بهتر نیست که حداقل شورای عالی آموزش و پرورش به جای نقشه کشیدن برای مدارس و سطوح پایین چارت سازمانی  ، فکری برای خود نماید !


این سازمان ها برای کمک به روانی و سرعت کار به وجود آمده اند نه این که بر حجم بوروکراسی زاید افزوده شود !


شاید تشبیه ساختار آموزش و پرورش به یک ارگانیزم خالی از لطف نباشد که نسبت مغز و اندام های دیگر باید رعایت شود و این تناسب مدت هاست که به فراموشی سپرده شده است ...



مطالب مرتبط :


در حاشیه خط و نشان کشیدن مدیران بالا برای پایین در مورد گرفتن وجه اجباری ... آیا مدیریت مدارس " آش دهان سوزی " است !


http://smiedu3.blogspot.com/2010/02/blog-post_2529.html


کسری بودجه آموزش و پرورش ، سرانه دانش آموزی ، سرانه نماز ..... این مسئولان چه می کنند ؟


http://smiedu3.blogspot.com/2010/02/blog-post_25.html


افزایش حق مدیریت مدارس ... وقتی می توان بدون پرداخت سرانه مدارس ، آن ها را چرخاند !


http://smiedu3.blogspot.com/2010/02/blog-post_03.html

۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

قطار مبارزه با مفسدان اقتصادی در مسیری دایره ای سوت می زند

بازشناسی کد رمزهای فساد


در دفتر رمز اصولگرایان  
  

  
از نکاتی که محمود احمدی نژاد در جریان مناظره های انتخاباتی و شعارهای انتخاباتی سال گذشته اش روی آن پافشاری می کرد، ادعای وجود فساد میان اصلاح طلبان بود، وی با نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در جریان انتخابات آنان را بدون آنکه در هیچ دادگاهی محکوم شده باشند شخصا محکوم کرد.تا با امروز که یکسال از آن ماجرا می گذرد نه اصلاح طلبی به جرم فساد مالی محاکمه شده و نه فساد مالی اش اثبات شده اما نام هایی که بعنوان دانه درشت های فساد مالی تا به امروز منتشر شده همه بستگان و وابستگان به جریان اصولگرا هستند که تا امروز نیز از پاسخگویی در خصوص عملکرد مالی شان شانه خالی کرده اند.
ندای سبز آزادی : محمود احمدی نژاد در آخرین سفر استانی خود در کرمان، با سخنان تندی روسیه را خطاب قرار داد، حملات تند محمود احمدی نژاد نسبت به روسیه و اهمیت خبری این موضوع باعث شد بخشی از سخنرانی وی کمتر در رسانه ها مورد توجه قرار گیرد.
در کنار بی سابقه بودن حملات احمدی نژاد به روسیه، انتقاد او از مجلس و قوه قضائیه و صحبت از زمین خواری هم در نوع خود بی سابقه بود، اما آیا اینبار صحبت های وی از زمین خواری ادامه روند عوام فریبانه و اشاره های بی سر و ته و بدون نام بردن و تهدید به افشاگری نبود.
رئیس دولت کودتا در سخنرانی خود خطاب به یک زمین خوار مشخص اینگونه گفت: «کسی که در اطراف تهران 300 هکتار از بهترین زمینهای دولت را سالهاست تصرف کرده و وزیر جهاد کشاورزی قبلی زورش نرسیده و تاکنون وزیر فعلی نیز نتوانسته کاری کند فرض کنید با این وجود قانونی در مجلس تصویب شود که به دولت بگوید که تو موظف هستی به اینها سند بدهی و اگر دولت استنکاف کرد، اجازه داده شود تا به آنها سند داده شود که این تبعیض و بیعدالتی است».
اینبار محمود احمدی نژاد برخلاف همه بارهای گذشته در خصوص زمین خواری با نشانه دقیق صحبت می کند و از کسی می گوید که در اطراف تهران 300 هکتار از زمین های دولتی را تصرف کرده است، البته پیش از این نیز وی با ایما و اشاره در این مورد نکاتی را گفته بود.
این شخص که احمدی نژاد همانند همیشه نامی از او نمی‎برد ، محمد جواد اردشیرلاریجانی است و سئوال اینجاست که چرا احمدی نژاد نسبت به این قضیه که به گفته وی سالها پیش صورت گرفته امروز اعتراض کرده است؟
جواد لاریجانی همانگونه که احمدی نژاد می گوید سالها پیش اقدام به تصرف غیرقانونی زمین های عمومی نموده است. وی در روستای مبارکیه در بخش جواد آباد، شهرستان ورامین حدود 2500 هکتار از زمین های محلی که "زمین های روستا و زمین های منابع طبیعی" هستند را به تصرف خود در آورده و در این زمین ها 12 حلقه چاه غیر مجاز عمیق هم حفاری کرده است و با اعمال نفوذ اجازه نداده است که دولت های هشتم و نهم و دهم این زمین ها را به صاحبان واقعی آن که بیت المال است بازگردانند.
احمدی نژاد در سخنان کرمان خود علی لاریجانی رئیس مجلس و صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه را مورد حمله قرار داده و بدون اشاره مستقیم، آنان را نیز به شریک جرم و همکار با کسی عنوان کرده که در اطراف تهران 300 هکتار زمین را غصب کرده و آنان قصد دارند این اقدام وی را قانونی کنند.
احمدی نژاد بدون نام بردن مجلس به ریاست علی لاریجانی را به تلاش برای تصویب قانونی متهم کرده که در پی آن جواد لاریجانی می تواند برای این زمین ها سند مالکیت دریافت کند و ادامه داده است که اگر دولت در مقابل این عمل مقاومت کند قوه قضائیه – به ریاست دیگر برادر لاریجانی – اقدام به صدور این سند مالکیت خواهد نمود.
سئوال اساسی که پیش می آید اینست که دلیل اعلام این ماجرا از سوی احمدی نژاد در مقطع فعلی چیست؟
در روزهای اخیر در خبرهای منتشر شده از سوی قوه قضائیه اعلام شده است که پرونده فساد مالی معاون اول دولت دهم در مراحل نهایی جمع آوری مدارک قرار دارد و بزودی رسیدگی به آن شروع می شود.
واقعیت این است که احمدی نژاد با این عمل خود رسما با برادران لاریجانی وارد جنگ شده و به این ترتیب سعی دارد با دادن نشانه هایی آنان را وادار کند که از رسیدگی به پرونده معاون اول فاسد خود دست بردارند و علی لاریجانی در مجلس جلوی افشاگری بیشتر در این خصوص را گرفته و صادق لاریجانی جلوی قضایی شدن مسئله را بگیرد.
در پرونده فساد رحیمی که اولین بار توسط الیاس نادران در مجلس فاش شد، احمدی نژاد تا امروز در دو مرحله سعی کرده است که جلوی رسیدگی به آن را بگیرد، وی بعد از افشاگری نادران در دیداری با رهبری به وی گفته است که تمامی این پولها در ستاد انتخاباتی وی هزینه شده است تا بدین ترتیب رهبری را متقاعد کند که پرونده رحیمی پیگیری نشود.
وی همچنین در یکی از جلسات هیات دولت نیز به این موضوع اشاره کرده و گفته است که: «اگر رئیس قوه قضاییه میخواهد با فساد مبارزه کند اول باید از برادر خود باید شروع کند» و سخنرانی کرمان نیز ادامه مرحله دوم تلاش احمدی نژاد برای مسکوت گذاشتن پرونده فساد رحیمی است.
باید دید ابعاد فساد رحیمی در چه اندازه است که رئیس دولت کودتا از فاش شدن بیشتر و رسیدگی به جزئیات آن بیم دارد و در جمع مردم رئیس قوه قضاییه و مجلس را مورد خطاب قرار می‎دهد و در لفافه تهدید می کند؟!
در سال اول ریاست جمهوری احمدی نژاد در میدان فاطمی دو شرکت به ثبت رسید، یکی از این شرکت ها که موسسه فرهنگی، ورزشی، هنری و جهانگردی بود با نام "آرمان گستران میهن" و دیگری "ستون استوار جهان" و به مدیریت برادران ابدالی آغاز به کار کرد.
فساد مالی این شرکت ها به این صورت بود که جعفر و علی ابدالی برای گرفتن وام های کلان از بانک مرکزی اقدام می کردند و محمدرضا رحیمی با نفوذی که در دولت داشت اجازه پرداخت این وام ها را برای این دو شرکت می گرفت و در مقابل این عمل 10 تا 15 درصد از مبلغ وام را بعنوان پورسانت دریافت می کرده است.
گفته می شود که بزرگترین رقمی که رحیمی از این طریق برای برادران عبدالی توانسته بود از بانک مرکزی وام دریافت کند، وامی بوده به مبلغ بیش از هفتصد میلیون دلار که وی از این رقم حدود 5 درصد را دریافت کرده بود و در مجموع رحیمی برای خانه فاطمی بیش از یک میلیارد دلار وام گرفته بوده است.
این روزها برادران عبدالی مدتی است که از سوی قوه قضائیه دستگیر شده و در زندان اوین در حال تکمیل قضایی پرونده فساد مالی خانه فاطمی هستند و نگرانی محمود احمدی نژاد و محمدرضا رحیمی در این است که با اعترافات این دو برادر پرونده فساد مالی از محمدرضا رحیمی فراتر رود و نام های دیگری نیز به میان بیاید. احمدی نژاد سعی دارد برای علاج این واقعه پیش از همه دست به کار شود و از اساس جلوی بررسی این پرونده و مطرح شدن جزئیات آن را بگیرد.
از نکات دیگری که در جریان این گرو کشی سیاسی و مالی در ماههای اخیر نمود و بروز بیشتری یافته است نوع حمله و گفتار محمدجواد لاریجانی در خصوص اصلاح طلبان و جنبش سبز و رهبران آن است. وی در ماه های اخیر در حمله به اصلاح طلبان گوی سبقت را از همه ربوده است که این خود، علامت سئوالی اساسی را ایجاد کرده است.
پاسخ به این پرسش نیز با توجه به نکات فوق شاید چندان دور از ذهن نباشد، دلیل تندروی های اخیر جواد لاریجانی در ماههای اخیر تنها اعلام وابستگی و تعهد وی به جبهه اصولگراست تا در زمانی که احمدی نژاد تصمیم به علنی کردن پرونده فساد و زمین خواری وی را گرفت اصولگرایان با حمایت از وی جلوی بی آبرو شدنش را بگیرند.
از نکاتی که محمود احمدی نژاد در جریان مناظره های انتخاباتی و شعارهای انتخاباتی سال گذشته اش روی آن پافشاری می کرد، ادعای وجود فساد میان اصلاح طلبان بود، وی با نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در جریان انتخابات آنان را بدون آنکه در هیچ دادگاهی محکوم شده باشند شخصا محکوم کرد.
تا با امروز که یکسال از آن ماجرا می گذرد نه اصلاح طلبی به جرم فساد مالی محاکمه شده و نه فساد مالی اش اثبات شده اما نام هایی که بعنوان دانه درشت های فساد مالی تا به امروز منتشر شده همه بستگان و وابستگان به جریان اصولگرا هستند که تا امروز نیز از پاسخگویی در خصوص عملکرد مالی شان شانه خالی کرده اند.

حاجي بابايي و افزايش حقوق فرهنگيان

حاجی بابایی در دوره نمایندگی مجلس بارها وزرای وقت آموزش و پرورش را مسئول وضعیت نابسامان معیشتی معلمان معرفی کرد.
مواضع حاجی بابایی در باره معیشت و رفاه و فعالیت های صنفی معلمان، بعد از نشستن بر صندلی وزارت با چرخش 180 درجه ای مواجه شده است.
حاجی بابایی نماینده مجلس :" می فرمایند تقصیر وزیر نیست. تقصیر  ساختار است. ما وزیر فرستادیم در اموزش وپرورش یا ساختار" .
می توان با همین استدلال شخص حاجی بابایی را مسئول مستقیم مشکلات فرهنگیان معرفی کرد. 
حاجی بابایی نماینده :« چرا وزیر نفت می تواند در سازمان مدیریت برای کلیه پرسنل خود پول بگیرد اما وزیر آموزش وپرورش نمی تواند...».
این پرسش  هنوز هم تازگی و طراوت خود را حفظ کرده است و آقای وزیر باید به آن پاسخ دهد. 
حاجی بابایی نماینده مهم ترین ضعف وزرای آموزش و پرورش  را در حوزه « رفاه ، معیشت، رفع تبعیض و احقاق حقوق معلمان »  می دانست .
حاجی بابایی نماینده :« شما کدام تشکل آموزش وپرورش و نمایندگان معلمان را دارید که احساس رضایت از وضعیت بکند؟» .
آقای وزیر به دفتر معلمان در مدارس سری بزنند و پای صحبت معلمان در زنگ تفریح بنشینند تا معلوم شود در زمان وزارت او چه مقدار فشار بر معلمان بیشتر شده است.  
حاجی بابایی نماینده :« 613 هزار معلم عضو صندوق هستند، آیا یک  معلم  نیست که مدیرعامل شود؟ که برود عضو هیات مدیره شود؟» .
باز هم پرسش از وزیر:« در این دوره چند نفر از معلمان وارد هیات مدیره صندوق شدند؟ آیا در بین 800 هزار عضو صندوق، هنوز هم معلمی نیست که مدیر عامل شود؟»
حاجی بابایی در بخشی از سخنان خود گفت:« وزیر یا می تواند از حقوق معلمین دفاع کند که باید آثار داشته باشد و اگر نمی تواند باید استعفا کند.» .
آیا ایشان حاضرند در یک جلسه مناظره با تعدادی از معلمان از عملکرد خود دفاع کند و اگر واقعا معلوم شد که در دفاع از حقوق معلمان کوتاهی کرده است استعفا دهد؟
فرمول حاجی بابایی برای افزایش حقوق معلمان: «اگر اعتبارات دولت در قانون بودجه 50 درصد بالا رفت باید حقوق معلمان هم 50 درصد بالا برود». 
اگر حاجی بابایی بر سر حرف خود مانده باشد، حقوق معلمان با توجه به افزایش 36 درصدی اعتبارات دولت در بودجه 89 باید 36 درصد اضافه شود.
متن کامل در ادامه مطلب

حقوق معلمان به کسی ربطی ندارد
وبلاگ > عبدالهی، شیرزاد  - شیرزاد عبدالهی
وزیر آموزش و پرورش درگفت‌وگو باایسنا گفت:" هنوز میزان افزایش حقوق معلمان مشخص نشده است و باید منتظر اعلام آن از سوی دولت باشیم." انتظارات تورمی به خاطر اجرای قانون حذف یارانه ها در سال جاری فضای پر از بیم و امیدی در میان حقوق بگیران ایجاد کرده است.
سکوت حاجی بابایی در مورد افزایش حقوق معلمان از این نظر تعجب برانگیز است که وی در دوره طولانی نمایندگی مجلس از مدافعان افزایش حقوق فرهنگیان بود و بارها وزرای وقت آموزش و پرورش را مسئول وضعیت نابسامان معیشتی معلمان معرفی کرد.
برخی از فرهنگیان معتقدند که مواضع حاجی بابایی در باره معیشت و رفاه و فعالیت های صنفی معلمان، بعد از نشستن بر صندلی وزارت با چرخش 180 درجه ای مواجه شده است. او حتی در برنامه ای که به مجلس ارائه کرد، سخنی از افزایش حقوق معلمان به میان نیاورد. 
حاجی بابایی در جمع کارکنان آموزش و پرورش خراسان رضوی در مشهد گفت:" خبرنگاران هر گاه بیکار می شوند یاد موضوع استخدام و حق و حقوق معلمان می افتند... به کسی ربطی ندارد که معلمان چقدر حقوق می گیرند و چرا کم می گیرند."
وزیر خطاب به خبرنگاران گفت:" مگر ما از شما سؤال می کنیم که شما چقدر حقوق می گیرید؟"
سخنرانی حاجی بابایی در جلسه استیضاح مرتضی حاجی در شهریور 83 را می توان صریح ترین موضعگیری وی در مورد مسایل ریز و درشت آموزش و پرورش دانست. انتظار بی جایی نیست اگر از حاجی بابایی توقع داشته باشیم به مواضع خود در این سخنرانی پای بند باشد.
حاجی بابایی در آن سخنرانی تاریخی بر مسئولیت شخص وزیر تاکید کرد و گفت:" می فرمایند تقصیر وزیر نیست. تقصیر  ساختار است. ما وزیر فرستادیم در اموزش وپرورش یا ساختار."
می توان با همین استدلال شخص حاجی بابایی را مسئول مستقیم مشکلات فرهنگیان معرفی کرد. 
در ارتباط با تبعیض بین کارکنان دولت گفت:« چرا وزیر نفت می تواند در سازمان مدیریت برای کلیه پرسنل خود پول بگیرد اما وزیر آموزش وپرورش نمی تواند...».
این پرسش  هنوز هم تازگی و طراوت خود را حفظ کرده است و آقای وزیر باید به آن پاسخ دهد. 
حاجی بابایی مهم ترین ضعف وزیر وقت را در حوزه « رفاه ، معیشت، رفع تبعیض و احقاق حقوق معلمان » دانست و گفت:« شما کدام تشکل آموزش وپرورش و نمایندگان معلمان را دارید که احساس رضایت از وضعیت بکند؟»
پرسش از آقای وزیر این است که در دوره وزارت ایشان جایگاه تشکل ها کجاست؟
وی پا را از این هم فراتر گذاشت و خواستار برگزاری رفراندم شد تا معلوم شود:« ...این یک میلیون و هشتاد هزار نفر چند درصدش شما و این وزیرتان را قبول دارد.»
رفراندم پیشکش ! آقای وزیر به دفتر معلمان در مدارس سری بزنند و پای صحبت معلمان در زنگ تفریح بنشینند تا معلوم شود در زمان وزارت او چه مقدار فشار بر معلمان بیشتر شده است.  
نماینده همدان در مجلس ششم به تفاوت حقوق بین مدیران و کارکنان اشاره کرد و با ذکر اطلاعاتی به مقایسه حقوق یک مدیر درجه چندم آموزش و پرورش که بیش از 15 برابر حقوق یک معلم است پرداخت. می توان از حاجی بابایی پرسید که آیا تفاوت حقوق آن مدیر دست چندم با حقوق معلم در دوره وزارت او کمتر یا بیشتر شده است؟ 
وی در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان گفت:« 613 هزار معلم عضو صندوق هستند، آیا یک  معلم  نیست که مدیرعامل شود؟ که برود عضو هیات مدیره شود؟» باز هم پرسش از وزیر:« در این دوره چند نفر از معلمان وارد هیات مدیره صندوق شدند؟ آیا در بین 800 هزار عضو صندوق، هنوز هم معلمی نیست که مدیر عامل شود؟»
حاجی بابایی در بخشی از سخنان خود گفت:« وزیر یا می تواند از حقوق معلمین دفاع کند که باید آثار داشته باشد و اگر نمی تواند باید استعفا کند.» پرسش این است که آیا ایشان حاضرند در یک جلسه مناظره با تعدادی از معلمان از عملکرد خود دفاع کند و اگر واقعا معلوم شد که در دفاع از حقوق معلمان کوتاهی کرده است استعفا دهد؟
آن زمان فرمول حاجی بابایی برای افزایش حقوق معلمان خیلی سر راست و ساده بود. اگر اعتبارات دولت در قانون بودجه 50 درصد بالا رفت باید حقوق معلمان هم 50 درصد بالا برود. اگر حاجی بابایی بر سر حرف خود مانده باشد، حقوق معلمان با توجه به افزایش 36 درصدی اعتبارات دولت در بودجه 89 باید 36 درصد اضافه شود.

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

بازداشت دو نفر از اعضای کانون صنفی معلمان یزد


 روز یکشنبه 89/3/2 محمد علی شیرازی،پیشکسوت و عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان یزد بازداشت گردید. بر پایه سخنان همسر ایشان، در پی احضار روز شنبه،جناب شیرازی،یکشنبه صبح به پلیس امنیت مراجعه می کند و پس از چند ساعت به همراه چند مآمور به منزل برمی گردد که به بازرسی منزل می پردازند. سپس شیرازی را به همراه برخی وسائل شخصی،به بازداشت گاه برمی گردانند. ایشان از یکشنبه تاکنون، یک بار به منزل زنگ زده است. همچنین،امروز چهارشنبه 89/3/5 محمد علی شاهدی،از اعضای هیآت مدیره ی کانون صنفی یزد نیز به پلیس امنیت احضار شده که تاکنون به منزل بازنگشته است. 

منبع : برشي از دغدغه هاي يك آموزگار

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

بعد از 88 روز بازداشت؛ اعتصاب غذای جعفر پناهی با تحقق آزادی اش پایان یافت+تصاویر بعد از آزادی


بعد از آنکه جعفر پناهی هفته پیش در نامه ای اعلام کرد به دلیل برخورد ناشایست ماموران زندان اوین تا تحقق سه خواسته اش اعتصاب غذا می کند با تحقق سومین خواسته اش که آزادی از زندان بود اعتصاب غذای خود را شکست.وی امروز بلافاصله بعد از آزادی از زندان به پزشک مراجعه کرد تا وضعیت جسمانی اش بررسی شود.








جعفر پناهی بعد از ۸۸ روز بازداشت و مقاومت و ۸ روز اعتصاب غذا با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، بعد از آنکه جعفر پناهی هفته پیش در نامه ای اعلام کرد به دلیل برخورد ناشایست ماموران زندان اوین تا تحقق سه خواسته اش اعتصاب غذا می کند با تحقق سومین خواسته اش که آزادی از زندان بود اعتصاب غذای خود را شکست.
وی امروز بلافاصله بعد از آزادی از زندان به پزشک مراجعه کرد تا وضعیت جسمانی اش بررسی شود.
پناهی شامگاه دهم اسفند ماه سال گذشته، به همراه ۱۸ نفر از اعضای خانواده و دوستانی که در خانه او در تهران مهمان بودند، بازداشت شد. پس از چند روز و در چند مرحله، اعضای خانواده و همکاران پناهی آزاد شدند، اما وی تا امروز در بازداشت به سر می برد.
در مدت بازداشت او برخی از سینماگران ایران و خارجی با ارائه بیانیه ها، نامه ها و درخواست هایی خواستار آزادی وی شدند.

اما در موج جدیدی از فشارها ماموران امنیتی ۲۶ اردیبهشت ماه با هجوم به خانه او خانواده اش را تهدید کردند اگر مصاحبه کنند یا خبری منتشر کنند آنها را بازداشت می کنند تا اینکه جعفر پناهی نیز در تماسی که با خانواده اش داشت گفت : بعد از برخورد ناشایستی که شنبه شب (۸۹/۲/۲۵)در هجوم مامورین به داخل سلول ۵۶ اوین صورت گرفت و متعاقب آن به مدت یک ساعت و نیم، من و هم سلولی هایم را بدون لباس در بیرون و در هوایی سرد نگه داشتند.صبح روز یکشنبه مرا به بازجویی بردند و متهم کردند که از داخل سلول فیلمبرداری کرده ام؛ که کذب محض است. و بعد تهدید کردند که تمامی اعضای خانواده ام را دستگیر و به اوین منتقل خواهند کرد و دخترم را به بازداشتگاهی ناامن در رجائی شهر خواهند فرستاد و با این حرف ها قدرت تجزیه و تحلیل را از من سلب کردند.
وی اعلام کرده بود:ازیکشنبه صبح(۸۹/۲/۲۶)هیچ چیز نخورده ام و نیاشامیده ام و حال اعلام می کنم اگر موارد زیر تحقق نپذیرد، من به نخوردن و نیاشامیدن خود ادامه خواهم داد؛ چرا که نمی خواهم تبدیل به موش آزمایشگاهی شوم که هر لحظه مرا به اتهامات واهی تحت شکنجه و آزارهای روحی و روانی قرار دهند.
سه خواسته پناهی عبارت بود از:
۱ - تماس و دیدار باخانواده ام و اطمینان کامل از سلامت آنها
۲ - حق داشتن وکیل بعد از ۷۷روز و مشورت با او
۳ - آزادی بدون قید و شرط تا تشکیل دادگاه و صدور حکم قطعی
روز پنجشنبه گذشته دو خواسته نخست وی برآورده شد که در حضور و اقدام مثبت دادستان تهران، وی با خانواده و وکیلش دیدار کرد و امروز سومین خواسته او نیز بعد از ۸۸ روز مقاومت برآورده شد .
در مدت بازداشت وی زهرا رهنورد ، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و بسیاری دیگر از شخصیت های سیاسی با خانواده وی دیدار کردند.

ميرحسين موسوي ، رهبر سبزها

نامه همسر علی رضا هاشمی - معلم در بند - خطاب به همسرش


علی رضا هاشمی دبیر کل سازمان معلمان ایران - معلم در بند




دیدی دلا که یار نیامد



گرد آمد و سوار نیامد


دل را و شوق را و توان را


غم خوار و غمگسار نیامد


چندان که غم به جان تو بارید


باران پرکوهسار نیامد 

 


علی جان ، علی دلسوز و مهربان من


پس از 19 سال زندگی گویا هنوز تو را نشناخته ام ، اکنون که تو در کنارم نیستی و در حصار خانه بی تو مانده ام و خاطراتم را در ذهن ورق می زنم و به گذشته فکر می کنم ، هر چه بیشتر به خوبی های تو پی می برم.

علیرضای عزیزم، یاور و پشتیبانم


روزهایم سرشار از نگاره ها و سایه ها و آواهای تو هستند.



هر شب که به منزل می آمدی، برایت از سختی کار اداره و خانه می گفتم، تو با حرف های محبت آمیز و آرام بخش و چهره بشاش و سرشار از انرژی ات مرا تسکین می دادی و با لبخند مهربانت خستگی را از تنم دور می کردی؛ اما الآن قریب یک ماه است که در سکوت مانده ام،


سکوت دردناک است


می خواهم باز هم برایت درد دل کنم


از سختی های نبودنت بگویم


شاید کمی آرام شوم


علیرضای محبوبم !


آن روز که گفتم اسممان برای کربلا در آمده، تو گفتی که نمی توانی با من به کربلا بیایی، گفتی نزدیک امتحانات مدارس است و باید سوال طرح کنی و در قبال دانش آموزان مسئولی، مرا با لبخند و مهربانی روانه کردی، گفتی برای من و امیرحسین و فاطمه خیلی دعا کن ، من هم از بچه ها مراقبت می کنم ، من به قول خودم عمل کردم و در جوار آقا ابا عبدالله الحسین برای سعادت و عاقبت به خیر شدن مان دعا کردم، اما وقتی برگشتم ....


به جای استقبال گرمت با جای خالی ات روبرو شدم !


بچه ها تنها بودند !


چقدر سنگین بود ....


آن روزها خیلی نگران امیرحسین بودی، می گفتی: امیرحسین امسال کنکور دارد، یادت هست چقدر آرزو داشتی امیرحسین بزرگ شده ، کنکور بدهد و وارد دانشگاه شود .


یادت هست چقدر برایت مهم بود که محیط خانه را آرام نگه داریم تا امیرحسین با تمرکز و آرامش درس بخواند.


اما این روزها که چیزی تا کنکور نمانده است ؛ امیر حسین فقط خواب آرامش را می بیند !


هر روز که از مدرسه برمی گردد، مضطرب و نگران است ، سراغت را می گیرد، بیشتر شب ها به دنبال بهانه ای است تا بتواند گریه کرده و خودش را تخلیه کند؛ می گوید این روزها که بیشتر از قبل نیاز به پدر دارم بابا درکنارم نیست تا حمایتم کند و اضطراب را ازمن دور کند.


هیچ وقت فکر نمی کردم که نبودنت این قدر سخت باشد، تو نیمه دیگر وجودم بودی و من با این نیمه خودم نمی توانم این مشکلات را به پایان برسانم .


شاید فراقی که این روزها ناچار به پذیرش آن هستم، سودمند باشد ؛ چرا که چیزهای بسیار بزرگ را تنها می توان از خود دید.


علی جان !


از فاطمه برایت بگویم که همیشه نگران آینده اش بودی، حتی روزی هم که تماس گرفتی با بغض گفتی مواظب فاطمه باشم، دختر همیشه سوگلی پدربوده، خیلی اظهار دلتنگی برایش کردی. فاطمه امتحان نهایی دارد . قرار بود در درس ها کمکش کنی، تازه امسال امتحان مدارس نمونه هم دارد، می خواستی روش های تست زنی را به او یاد بدهی ،


دختر بابا این روزها پژمرده شده


دلش گرفته،


می خواهد سرش را روی پای بابا بگذارد و آرامش بگیرد تا مثل گذشته با روحیه شاد سر جلسه امتحان برود ؛


اما .....


راستی همان روزهای اولی که به اوین رفتی و همزمان با روز معلم بود، مراسم چهلم همسر دائی ات بود، همه فامیل و آشنایان سراغت را می گرفتند و جای خالی ات را حس می کردند، دلم می سوزد بگویم در روز معلم - این معلم دلسوز و مسئول و مهربان پشت دیوارهای بلند سنگی اوین - روز معلم را به دور از دانش آموزان تنها به سر می برد....


به همین دلیل مجبور شدم دروغ بگویم و گفتم بچه های مدرسه را اردو برده است !


علی جان، علی مهربان و خوش رو که در عین جدیت به هنگام تدریس روحیه شاد و شوخ داری و به تفریح و تنوع اهمیت می دهی؛ که هر چه از خوبی هایت بگویم بازهم کم گفته ام.


این طور که از دوستان و همکارانت شنیدم تنها من نیستم که دلتنگ تو هستم، بلکه دوستان، دانش آموزان، فارغ التحصیلان سال های گذشته مدرسه و حتی میز و صندلی و تخته سیاه دلتنگ توهستند.


بچه های مدرسه وقتی زنگ کلاس تاریخ به صدا در می آید، منتظرهستند در کلاس باز بشود و آقای هاشمی مثل همیشه با چهره بشاش و با آرامش خاصی که در چهره اش بوده است وارد کلاس شده و بعد از خوش و بش کردن، درس تاریخ را شروع کند، از گذشته ایران، انقلاب، امام، شهدا بگوید


از خاطرات انقلاب ، جنگ وخودش بگوید ...


اما 


کاش می توانستم سر کلاس های درست حاضر بشوم و از تاریخ زندگی خودت برایشان بگویم، از روزهایی که در جبهه بودی، از روزهای با هم بودنمان، از کمک هایت به دیگران، از دلسوزی و احساس مسئولیت تو نسبت به معلمان و شاگردان وجامعه .


علیرضای محبوبم !


اینک خود را همچون دانه ای در میان زمستان حس می کنم که می داند بهار نزدیک است .


علی جان از خدا می خواهم مرا یاری کند و توان تحمل دوری از تو و مشکلات را به من عطا کند تا بتوانم به گونه ای رفتار کنم که به بچه ها امید و روحیه بدهم؛ به پسرمان نوید آزادی ات را در روز کنکور داده ام تا بهتر با این امید بر درس هایش تمرکز کند و به فاطمه عزیزمان، سوگلی بابا  ،مژده آمدنت را در روز پدر داده ام تا درسهایش را خوب بخواند و کارنامه درخشانش بهترین هدیه روز پدرت باشد و گفته ام :


فاطمه جان


با لبی خندان و با دست های کوچک خویش


بشکاف حصار نور سردی را که امروز


در خلوت بی بام و در کاشانه من


پر کرده سرتاسر فضا را


علیرضای عزیزم، علیرضای دلسوزم و از همه مهمتر نیمه دیگر وجود و هستی ام :


با این نامه دلتنگی ام را به پایان می رسانم که بی تو


دست زندگی سنگین و شب و روز بی ترانه است


و تنها تو تسلای دل تنگ منی


تو که کارگشای دیگران بودی، امروز چه کسی جز خدا کارگشای تو خواهد بود.


به امید بازگشت به کاشانه مان.