۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

قطار مبارزه با مفسدان اقتصادی در مسیری دایره ای سوت می زند

بازشناسی کد رمزهای فساد


در دفتر رمز اصولگرایان  
  

  
از نکاتی که محمود احمدی نژاد در جریان مناظره های انتخاباتی و شعارهای انتخاباتی سال گذشته اش روی آن پافشاری می کرد، ادعای وجود فساد میان اصلاح طلبان بود، وی با نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در جریان انتخابات آنان را بدون آنکه در هیچ دادگاهی محکوم شده باشند شخصا محکوم کرد.تا با امروز که یکسال از آن ماجرا می گذرد نه اصلاح طلبی به جرم فساد مالی محاکمه شده و نه فساد مالی اش اثبات شده اما نام هایی که بعنوان دانه درشت های فساد مالی تا به امروز منتشر شده همه بستگان و وابستگان به جریان اصولگرا هستند که تا امروز نیز از پاسخگویی در خصوص عملکرد مالی شان شانه خالی کرده اند.
ندای سبز آزادی : محمود احمدی نژاد در آخرین سفر استانی خود در کرمان، با سخنان تندی روسیه را خطاب قرار داد، حملات تند محمود احمدی نژاد نسبت به روسیه و اهمیت خبری این موضوع باعث شد بخشی از سخنرانی وی کمتر در رسانه ها مورد توجه قرار گیرد.
در کنار بی سابقه بودن حملات احمدی نژاد به روسیه، انتقاد او از مجلس و قوه قضائیه و صحبت از زمین خواری هم در نوع خود بی سابقه بود، اما آیا اینبار صحبت های وی از زمین خواری ادامه روند عوام فریبانه و اشاره های بی سر و ته و بدون نام بردن و تهدید به افشاگری نبود.
رئیس دولت کودتا در سخنرانی خود خطاب به یک زمین خوار مشخص اینگونه گفت: «کسی که در اطراف تهران 300 هکتار از بهترین زمینهای دولت را سالهاست تصرف کرده و وزیر جهاد کشاورزی قبلی زورش نرسیده و تاکنون وزیر فعلی نیز نتوانسته کاری کند فرض کنید با این وجود قانونی در مجلس تصویب شود که به دولت بگوید که تو موظف هستی به اینها سند بدهی و اگر دولت استنکاف کرد، اجازه داده شود تا به آنها سند داده شود که این تبعیض و بیعدالتی است».
اینبار محمود احمدی نژاد برخلاف همه بارهای گذشته در خصوص زمین خواری با نشانه دقیق صحبت می کند و از کسی می گوید که در اطراف تهران 300 هکتار از زمین های دولتی را تصرف کرده است، البته پیش از این نیز وی با ایما و اشاره در این مورد نکاتی را گفته بود.
این شخص که احمدی نژاد همانند همیشه نامی از او نمی‎برد ، محمد جواد اردشیرلاریجانی است و سئوال اینجاست که چرا احمدی نژاد نسبت به این قضیه که به گفته وی سالها پیش صورت گرفته امروز اعتراض کرده است؟
جواد لاریجانی همانگونه که احمدی نژاد می گوید سالها پیش اقدام به تصرف غیرقانونی زمین های عمومی نموده است. وی در روستای مبارکیه در بخش جواد آباد، شهرستان ورامین حدود 2500 هکتار از زمین های محلی که "زمین های روستا و زمین های منابع طبیعی" هستند را به تصرف خود در آورده و در این زمین ها 12 حلقه چاه غیر مجاز عمیق هم حفاری کرده است و با اعمال نفوذ اجازه نداده است که دولت های هشتم و نهم و دهم این زمین ها را به صاحبان واقعی آن که بیت المال است بازگردانند.
احمدی نژاد در سخنان کرمان خود علی لاریجانی رئیس مجلس و صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه را مورد حمله قرار داده و بدون اشاره مستقیم، آنان را نیز به شریک جرم و همکار با کسی عنوان کرده که در اطراف تهران 300 هکتار زمین را غصب کرده و آنان قصد دارند این اقدام وی را قانونی کنند.
احمدی نژاد بدون نام بردن مجلس به ریاست علی لاریجانی را به تلاش برای تصویب قانونی متهم کرده که در پی آن جواد لاریجانی می تواند برای این زمین ها سند مالکیت دریافت کند و ادامه داده است که اگر دولت در مقابل این عمل مقاومت کند قوه قضائیه – به ریاست دیگر برادر لاریجانی – اقدام به صدور این سند مالکیت خواهد نمود.
سئوال اساسی که پیش می آید اینست که دلیل اعلام این ماجرا از سوی احمدی نژاد در مقطع فعلی چیست؟
در روزهای اخیر در خبرهای منتشر شده از سوی قوه قضائیه اعلام شده است که پرونده فساد مالی معاون اول دولت دهم در مراحل نهایی جمع آوری مدارک قرار دارد و بزودی رسیدگی به آن شروع می شود.
واقعیت این است که احمدی نژاد با این عمل خود رسما با برادران لاریجانی وارد جنگ شده و به این ترتیب سعی دارد با دادن نشانه هایی آنان را وادار کند که از رسیدگی به پرونده معاون اول فاسد خود دست بردارند و علی لاریجانی در مجلس جلوی افشاگری بیشتر در این خصوص را گرفته و صادق لاریجانی جلوی قضایی شدن مسئله را بگیرد.
در پرونده فساد رحیمی که اولین بار توسط الیاس نادران در مجلس فاش شد، احمدی نژاد تا امروز در دو مرحله سعی کرده است که جلوی رسیدگی به آن را بگیرد، وی بعد از افشاگری نادران در دیداری با رهبری به وی گفته است که تمامی این پولها در ستاد انتخاباتی وی هزینه شده است تا بدین ترتیب رهبری را متقاعد کند که پرونده رحیمی پیگیری نشود.
وی همچنین در یکی از جلسات هیات دولت نیز به این موضوع اشاره کرده و گفته است که: «اگر رئیس قوه قضاییه میخواهد با فساد مبارزه کند اول باید از برادر خود باید شروع کند» و سخنرانی کرمان نیز ادامه مرحله دوم تلاش احمدی نژاد برای مسکوت گذاشتن پرونده فساد رحیمی است.
باید دید ابعاد فساد رحیمی در چه اندازه است که رئیس دولت کودتا از فاش شدن بیشتر و رسیدگی به جزئیات آن بیم دارد و در جمع مردم رئیس قوه قضاییه و مجلس را مورد خطاب قرار می‎دهد و در لفافه تهدید می کند؟!
در سال اول ریاست جمهوری احمدی نژاد در میدان فاطمی دو شرکت به ثبت رسید، یکی از این شرکت ها که موسسه فرهنگی، ورزشی، هنری و جهانگردی بود با نام "آرمان گستران میهن" و دیگری "ستون استوار جهان" و به مدیریت برادران ابدالی آغاز به کار کرد.
فساد مالی این شرکت ها به این صورت بود که جعفر و علی ابدالی برای گرفتن وام های کلان از بانک مرکزی اقدام می کردند و محمدرضا رحیمی با نفوذی که در دولت داشت اجازه پرداخت این وام ها را برای این دو شرکت می گرفت و در مقابل این عمل 10 تا 15 درصد از مبلغ وام را بعنوان پورسانت دریافت می کرده است.
گفته می شود که بزرگترین رقمی که رحیمی از این طریق برای برادران عبدالی توانسته بود از بانک مرکزی وام دریافت کند، وامی بوده به مبلغ بیش از هفتصد میلیون دلار که وی از این رقم حدود 5 درصد را دریافت کرده بود و در مجموع رحیمی برای خانه فاطمی بیش از یک میلیارد دلار وام گرفته بوده است.
این روزها برادران عبدالی مدتی است که از سوی قوه قضائیه دستگیر شده و در زندان اوین در حال تکمیل قضایی پرونده فساد مالی خانه فاطمی هستند و نگرانی محمود احمدی نژاد و محمدرضا رحیمی در این است که با اعترافات این دو برادر پرونده فساد مالی از محمدرضا رحیمی فراتر رود و نام های دیگری نیز به میان بیاید. احمدی نژاد سعی دارد برای علاج این واقعه پیش از همه دست به کار شود و از اساس جلوی بررسی این پرونده و مطرح شدن جزئیات آن را بگیرد.
از نکات دیگری که در جریان این گرو کشی سیاسی و مالی در ماههای اخیر نمود و بروز بیشتری یافته است نوع حمله و گفتار محمدجواد لاریجانی در خصوص اصلاح طلبان و جنبش سبز و رهبران آن است. وی در ماه های اخیر در حمله به اصلاح طلبان گوی سبقت را از همه ربوده است که این خود، علامت سئوالی اساسی را ایجاد کرده است.
پاسخ به این پرسش نیز با توجه به نکات فوق شاید چندان دور از ذهن نباشد، دلیل تندروی های اخیر جواد لاریجانی در ماههای اخیر تنها اعلام وابستگی و تعهد وی به جبهه اصولگراست تا در زمانی که احمدی نژاد تصمیم به علنی کردن پرونده فساد و زمین خواری وی را گرفت اصولگرایان با حمایت از وی جلوی بی آبرو شدنش را بگیرند.
از نکاتی که محمود احمدی نژاد در جریان مناظره های انتخاباتی و شعارهای انتخاباتی سال گذشته اش روی آن پافشاری می کرد، ادعای وجود فساد میان اصلاح طلبان بود، وی با نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در جریان انتخابات آنان را بدون آنکه در هیچ دادگاهی محکوم شده باشند شخصا محکوم کرد.
تا با امروز که یکسال از آن ماجرا می گذرد نه اصلاح طلبی به جرم فساد مالی محاکمه شده و نه فساد مالی اش اثبات شده اما نام هایی که بعنوان دانه درشت های فساد مالی تا به امروز منتشر شده همه بستگان و وابستگان به جریان اصولگرا هستند که تا امروز نیز از پاسخگویی در خصوص عملکرد مالی شان شانه خالی کرده اند.

حاجي بابايي و افزايش حقوق فرهنگيان

حاجی بابایی در دوره نمایندگی مجلس بارها وزرای وقت آموزش و پرورش را مسئول وضعیت نابسامان معیشتی معلمان معرفی کرد.
مواضع حاجی بابایی در باره معیشت و رفاه و فعالیت های صنفی معلمان، بعد از نشستن بر صندلی وزارت با چرخش 180 درجه ای مواجه شده است.
حاجی بابایی نماینده مجلس :" می فرمایند تقصیر وزیر نیست. تقصیر  ساختار است. ما وزیر فرستادیم در اموزش وپرورش یا ساختار" .
می توان با همین استدلال شخص حاجی بابایی را مسئول مستقیم مشکلات فرهنگیان معرفی کرد. 
حاجی بابایی نماینده :« چرا وزیر نفت می تواند در سازمان مدیریت برای کلیه پرسنل خود پول بگیرد اما وزیر آموزش وپرورش نمی تواند...».
این پرسش  هنوز هم تازگی و طراوت خود را حفظ کرده است و آقای وزیر باید به آن پاسخ دهد. 
حاجی بابایی نماینده مهم ترین ضعف وزرای آموزش و پرورش  را در حوزه « رفاه ، معیشت، رفع تبعیض و احقاق حقوق معلمان »  می دانست .
حاجی بابایی نماینده :« شما کدام تشکل آموزش وپرورش و نمایندگان معلمان را دارید که احساس رضایت از وضعیت بکند؟» .
آقای وزیر به دفتر معلمان در مدارس سری بزنند و پای صحبت معلمان در زنگ تفریح بنشینند تا معلوم شود در زمان وزارت او چه مقدار فشار بر معلمان بیشتر شده است.  
حاجی بابایی نماینده :« 613 هزار معلم عضو صندوق هستند، آیا یک  معلم  نیست که مدیرعامل شود؟ که برود عضو هیات مدیره شود؟» .
باز هم پرسش از وزیر:« در این دوره چند نفر از معلمان وارد هیات مدیره صندوق شدند؟ آیا در بین 800 هزار عضو صندوق، هنوز هم معلمی نیست که مدیر عامل شود؟»
حاجی بابایی در بخشی از سخنان خود گفت:« وزیر یا می تواند از حقوق معلمین دفاع کند که باید آثار داشته باشد و اگر نمی تواند باید استعفا کند.» .
آیا ایشان حاضرند در یک جلسه مناظره با تعدادی از معلمان از عملکرد خود دفاع کند و اگر واقعا معلوم شد که در دفاع از حقوق معلمان کوتاهی کرده است استعفا دهد؟
فرمول حاجی بابایی برای افزایش حقوق معلمان: «اگر اعتبارات دولت در قانون بودجه 50 درصد بالا رفت باید حقوق معلمان هم 50 درصد بالا برود». 
اگر حاجی بابایی بر سر حرف خود مانده باشد، حقوق معلمان با توجه به افزایش 36 درصدی اعتبارات دولت در بودجه 89 باید 36 درصد اضافه شود.
متن کامل در ادامه مطلب

حقوق معلمان به کسی ربطی ندارد
وبلاگ > عبدالهی، شیرزاد  - شیرزاد عبدالهی
وزیر آموزش و پرورش درگفت‌وگو باایسنا گفت:" هنوز میزان افزایش حقوق معلمان مشخص نشده است و باید منتظر اعلام آن از سوی دولت باشیم." انتظارات تورمی به خاطر اجرای قانون حذف یارانه ها در سال جاری فضای پر از بیم و امیدی در میان حقوق بگیران ایجاد کرده است.
سکوت حاجی بابایی در مورد افزایش حقوق معلمان از این نظر تعجب برانگیز است که وی در دوره طولانی نمایندگی مجلس از مدافعان افزایش حقوق فرهنگیان بود و بارها وزرای وقت آموزش و پرورش را مسئول وضعیت نابسامان معیشتی معلمان معرفی کرد.
برخی از فرهنگیان معتقدند که مواضع حاجی بابایی در باره معیشت و رفاه و فعالیت های صنفی معلمان، بعد از نشستن بر صندلی وزارت با چرخش 180 درجه ای مواجه شده است. او حتی در برنامه ای که به مجلس ارائه کرد، سخنی از افزایش حقوق معلمان به میان نیاورد. 
حاجی بابایی در جمع کارکنان آموزش و پرورش خراسان رضوی در مشهد گفت:" خبرنگاران هر گاه بیکار می شوند یاد موضوع استخدام و حق و حقوق معلمان می افتند... به کسی ربطی ندارد که معلمان چقدر حقوق می گیرند و چرا کم می گیرند."
وزیر خطاب به خبرنگاران گفت:" مگر ما از شما سؤال می کنیم که شما چقدر حقوق می گیرید؟"
سخنرانی حاجی بابایی در جلسه استیضاح مرتضی حاجی در شهریور 83 را می توان صریح ترین موضعگیری وی در مورد مسایل ریز و درشت آموزش و پرورش دانست. انتظار بی جایی نیست اگر از حاجی بابایی توقع داشته باشیم به مواضع خود در این سخنرانی پای بند باشد.
حاجی بابایی در آن سخنرانی تاریخی بر مسئولیت شخص وزیر تاکید کرد و گفت:" می فرمایند تقصیر وزیر نیست. تقصیر  ساختار است. ما وزیر فرستادیم در اموزش وپرورش یا ساختار."
می توان با همین استدلال شخص حاجی بابایی را مسئول مستقیم مشکلات فرهنگیان معرفی کرد. 
در ارتباط با تبعیض بین کارکنان دولت گفت:« چرا وزیر نفت می تواند در سازمان مدیریت برای کلیه پرسنل خود پول بگیرد اما وزیر آموزش وپرورش نمی تواند...».
این پرسش  هنوز هم تازگی و طراوت خود را حفظ کرده است و آقای وزیر باید به آن پاسخ دهد. 
حاجی بابایی مهم ترین ضعف وزیر وقت را در حوزه « رفاه ، معیشت، رفع تبعیض و احقاق حقوق معلمان » دانست و گفت:« شما کدام تشکل آموزش وپرورش و نمایندگان معلمان را دارید که احساس رضایت از وضعیت بکند؟»
پرسش از آقای وزیر این است که در دوره وزارت ایشان جایگاه تشکل ها کجاست؟
وی پا را از این هم فراتر گذاشت و خواستار برگزاری رفراندم شد تا معلوم شود:« ...این یک میلیون و هشتاد هزار نفر چند درصدش شما و این وزیرتان را قبول دارد.»
رفراندم پیشکش ! آقای وزیر به دفتر معلمان در مدارس سری بزنند و پای صحبت معلمان در زنگ تفریح بنشینند تا معلوم شود در زمان وزارت او چه مقدار فشار بر معلمان بیشتر شده است.  
نماینده همدان در مجلس ششم به تفاوت حقوق بین مدیران و کارکنان اشاره کرد و با ذکر اطلاعاتی به مقایسه حقوق یک مدیر درجه چندم آموزش و پرورش که بیش از 15 برابر حقوق یک معلم است پرداخت. می توان از حاجی بابایی پرسید که آیا تفاوت حقوق آن مدیر دست چندم با حقوق معلم در دوره وزارت او کمتر یا بیشتر شده است؟ 
وی در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان گفت:« 613 هزار معلم عضو صندوق هستند، آیا یک  معلم  نیست که مدیرعامل شود؟ که برود عضو هیات مدیره شود؟» باز هم پرسش از وزیر:« در این دوره چند نفر از معلمان وارد هیات مدیره صندوق شدند؟ آیا در بین 800 هزار عضو صندوق، هنوز هم معلمی نیست که مدیر عامل شود؟»
حاجی بابایی در بخشی از سخنان خود گفت:« وزیر یا می تواند از حقوق معلمین دفاع کند که باید آثار داشته باشد و اگر نمی تواند باید استعفا کند.» پرسش این است که آیا ایشان حاضرند در یک جلسه مناظره با تعدادی از معلمان از عملکرد خود دفاع کند و اگر واقعا معلوم شد که در دفاع از حقوق معلمان کوتاهی کرده است استعفا دهد؟
آن زمان فرمول حاجی بابایی برای افزایش حقوق معلمان خیلی سر راست و ساده بود. اگر اعتبارات دولت در قانون بودجه 50 درصد بالا رفت باید حقوق معلمان هم 50 درصد بالا برود. اگر حاجی بابایی بر سر حرف خود مانده باشد، حقوق معلمان با توجه به افزایش 36 درصدی اعتبارات دولت در بودجه 89 باید 36 درصد اضافه شود.

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

بازداشت دو نفر از اعضای کانون صنفی معلمان یزد


 روز یکشنبه 89/3/2 محمد علی شیرازی،پیشکسوت و عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان یزد بازداشت گردید. بر پایه سخنان همسر ایشان، در پی احضار روز شنبه،جناب شیرازی،یکشنبه صبح به پلیس امنیت مراجعه می کند و پس از چند ساعت به همراه چند مآمور به منزل برمی گردد که به بازرسی منزل می پردازند. سپس شیرازی را به همراه برخی وسائل شخصی،به بازداشت گاه برمی گردانند. ایشان از یکشنبه تاکنون، یک بار به منزل زنگ زده است. همچنین،امروز چهارشنبه 89/3/5 محمد علی شاهدی،از اعضای هیآت مدیره ی کانون صنفی یزد نیز به پلیس امنیت احضار شده که تاکنون به منزل بازنگشته است. 

منبع : برشي از دغدغه هاي يك آموزگار

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

بعد از 88 روز بازداشت؛ اعتصاب غذای جعفر پناهی با تحقق آزادی اش پایان یافت+تصاویر بعد از آزادی


بعد از آنکه جعفر پناهی هفته پیش در نامه ای اعلام کرد به دلیل برخورد ناشایست ماموران زندان اوین تا تحقق سه خواسته اش اعتصاب غذا می کند با تحقق سومین خواسته اش که آزادی از زندان بود اعتصاب غذای خود را شکست.وی امروز بلافاصله بعد از آزادی از زندان به پزشک مراجعه کرد تا وضعیت جسمانی اش بررسی شود.








جعفر پناهی بعد از ۸۸ روز بازداشت و مقاومت و ۸ روز اعتصاب غذا با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، بعد از آنکه جعفر پناهی هفته پیش در نامه ای اعلام کرد به دلیل برخورد ناشایست ماموران زندان اوین تا تحقق سه خواسته اش اعتصاب غذا می کند با تحقق سومین خواسته اش که آزادی از زندان بود اعتصاب غذای خود را شکست.
وی امروز بلافاصله بعد از آزادی از زندان به پزشک مراجعه کرد تا وضعیت جسمانی اش بررسی شود.
پناهی شامگاه دهم اسفند ماه سال گذشته، به همراه ۱۸ نفر از اعضای خانواده و دوستانی که در خانه او در تهران مهمان بودند، بازداشت شد. پس از چند روز و در چند مرحله، اعضای خانواده و همکاران پناهی آزاد شدند، اما وی تا امروز در بازداشت به سر می برد.
در مدت بازداشت او برخی از سینماگران ایران و خارجی با ارائه بیانیه ها، نامه ها و درخواست هایی خواستار آزادی وی شدند.

اما در موج جدیدی از فشارها ماموران امنیتی ۲۶ اردیبهشت ماه با هجوم به خانه او خانواده اش را تهدید کردند اگر مصاحبه کنند یا خبری منتشر کنند آنها را بازداشت می کنند تا اینکه جعفر پناهی نیز در تماسی که با خانواده اش داشت گفت : بعد از برخورد ناشایستی که شنبه شب (۸۹/۲/۲۵)در هجوم مامورین به داخل سلول ۵۶ اوین صورت گرفت و متعاقب آن به مدت یک ساعت و نیم، من و هم سلولی هایم را بدون لباس در بیرون و در هوایی سرد نگه داشتند.صبح روز یکشنبه مرا به بازجویی بردند و متهم کردند که از داخل سلول فیلمبرداری کرده ام؛ که کذب محض است. و بعد تهدید کردند که تمامی اعضای خانواده ام را دستگیر و به اوین منتقل خواهند کرد و دخترم را به بازداشتگاهی ناامن در رجائی شهر خواهند فرستاد و با این حرف ها قدرت تجزیه و تحلیل را از من سلب کردند.
وی اعلام کرده بود:ازیکشنبه صبح(۸۹/۲/۲۶)هیچ چیز نخورده ام و نیاشامیده ام و حال اعلام می کنم اگر موارد زیر تحقق نپذیرد، من به نخوردن و نیاشامیدن خود ادامه خواهم داد؛ چرا که نمی خواهم تبدیل به موش آزمایشگاهی شوم که هر لحظه مرا به اتهامات واهی تحت شکنجه و آزارهای روحی و روانی قرار دهند.
سه خواسته پناهی عبارت بود از:
۱ - تماس و دیدار باخانواده ام و اطمینان کامل از سلامت آنها
۲ - حق داشتن وکیل بعد از ۷۷روز و مشورت با او
۳ - آزادی بدون قید و شرط تا تشکیل دادگاه و صدور حکم قطعی
روز پنجشنبه گذشته دو خواسته نخست وی برآورده شد که در حضور و اقدام مثبت دادستان تهران، وی با خانواده و وکیلش دیدار کرد و امروز سومین خواسته او نیز بعد از ۸۸ روز مقاومت برآورده شد .
در مدت بازداشت وی زهرا رهنورد ، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و بسیاری دیگر از شخصیت های سیاسی با خانواده وی دیدار کردند.

ميرحسين موسوي ، رهبر سبزها

نامه همسر علی رضا هاشمی - معلم در بند - خطاب به همسرش


علی رضا هاشمی دبیر کل سازمان معلمان ایران - معلم در بند




دیدی دلا که یار نیامد



گرد آمد و سوار نیامد


دل را و شوق را و توان را


غم خوار و غمگسار نیامد


چندان که غم به جان تو بارید


باران پرکوهسار نیامد 

 


علی جان ، علی دلسوز و مهربان من


پس از 19 سال زندگی گویا هنوز تو را نشناخته ام ، اکنون که تو در کنارم نیستی و در حصار خانه بی تو مانده ام و خاطراتم را در ذهن ورق می زنم و به گذشته فکر می کنم ، هر چه بیشتر به خوبی های تو پی می برم.

علیرضای عزیزم، یاور و پشتیبانم


روزهایم سرشار از نگاره ها و سایه ها و آواهای تو هستند.



هر شب که به منزل می آمدی، برایت از سختی کار اداره و خانه می گفتم، تو با حرف های محبت آمیز و آرام بخش و چهره بشاش و سرشار از انرژی ات مرا تسکین می دادی و با لبخند مهربانت خستگی را از تنم دور می کردی؛ اما الآن قریب یک ماه است که در سکوت مانده ام،


سکوت دردناک است


می خواهم باز هم برایت درد دل کنم


از سختی های نبودنت بگویم


شاید کمی آرام شوم


علیرضای محبوبم !


آن روز که گفتم اسممان برای کربلا در آمده، تو گفتی که نمی توانی با من به کربلا بیایی، گفتی نزدیک امتحانات مدارس است و باید سوال طرح کنی و در قبال دانش آموزان مسئولی، مرا با لبخند و مهربانی روانه کردی، گفتی برای من و امیرحسین و فاطمه خیلی دعا کن ، من هم از بچه ها مراقبت می کنم ، من به قول خودم عمل کردم و در جوار آقا ابا عبدالله الحسین برای سعادت و عاقبت به خیر شدن مان دعا کردم، اما وقتی برگشتم ....


به جای استقبال گرمت با جای خالی ات روبرو شدم !


بچه ها تنها بودند !


چقدر سنگین بود ....


آن روزها خیلی نگران امیرحسین بودی، می گفتی: امیرحسین امسال کنکور دارد، یادت هست چقدر آرزو داشتی امیرحسین بزرگ شده ، کنکور بدهد و وارد دانشگاه شود .


یادت هست چقدر برایت مهم بود که محیط خانه را آرام نگه داریم تا امیرحسین با تمرکز و آرامش درس بخواند.


اما این روزها که چیزی تا کنکور نمانده است ؛ امیر حسین فقط خواب آرامش را می بیند !


هر روز که از مدرسه برمی گردد، مضطرب و نگران است ، سراغت را می گیرد، بیشتر شب ها به دنبال بهانه ای است تا بتواند گریه کرده و خودش را تخلیه کند؛ می گوید این روزها که بیشتر از قبل نیاز به پدر دارم بابا درکنارم نیست تا حمایتم کند و اضطراب را ازمن دور کند.


هیچ وقت فکر نمی کردم که نبودنت این قدر سخت باشد، تو نیمه دیگر وجودم بودی و من با این نیمه خودم نمی توانم این مشکلات را به پایان برسانم .


شاید فراقی که این روزها ناچار به پذیرش آن هستم، سودمند باشد ؛ چرا که چیزهای بسیار بزرگ را تنها می توان از خود دید.


علی جان !


از فاطمه برایت بگویم که همیشه نگران آینده اش بودی، حتی روزی هم که تماس گرفتی با بغض گفتی مواظب فاطمه باشم، دختر همیشه سوگلی پدربوده، خیلی اظهار دلتنگی برایش کردی. فاطمه امتحان نهایی دارد . قرار بود در درس ها کمکش کنی، تازه امسال امتحان مدارس نمونه هم دارد، می خواستی روش های تست زنی را به او یاد بدهی ،


دختر بابا این روزها پژمرده شده


دلش گرفته،


می خواهد سرش را روی پای بابا بگذارد و آرامش بگیرد تا مثل گذشته با روحیه شاد سر جلسه امتحان برود ؛


اما .....


راستی همان روزهای اولی که به اوین رفتی و همزمان با روز معلم بود، مراسم چهلم همسر دائی ات بود، همه فامیل و آشنایان سراغت را می گرفتند و جای خالی ات را حس می کردند، دلم می سوزد بگویم در روز معلم - این معلم دلسوز و مسئول و مهربان پشت دیوارهای بلند سنگی اوین - روز معلم را به دور از دانش آموزان تنها به سر می برد....


به همین دلیل مجبور شدم دروغ بگویم و گفتم بچه های مدرسه را اردو برده است !


علی جان، علی مهربان و خوش رو که در عین جدیت به هنگام تدریس روحیه شاد و شوخ داری و به تفریح و تنوع اهمیت می دهی؛ که هر چه از خوبی هایت بگویم بازهم کم گفته ام.


این طور که از دوستان و همکارانت شنیدم تنها من نیستم که دلتنگ تو هستم، بلکه دوستان، دانش آموزان، فارغ التحصیلان سال های گذشته مدرسه و حتی میز و صندلی و تخته سیاه دلتنگ توهستند.


بچه های مدرسه وقتی زنگ کلاس تاریخ به صدا در می آید، منتظرهستند در کلاس باز بشود و آقای هاشمی مثل همیشه با چهره بشاش و با آرامش خاصی که در چهره اش بوده است وارد کلاس شده و بعد از خوش و بش کردن، درس تاریخ را شروع کند، از گذشته ایران، انقلاب، امام، شهدا بگوید


از خاطرات انقلاب ، جنگ وخودش بگوید ...


اما 


کاش می توانستم سر کلاس های درست حاضر بشوم و از تاریخ زندگی خودت برایشان بگویم، از روزهایی که در جبهه بودی، از روزهای با هم بودنمان، از کمک هایت به دیگران، از دلسوزی و احساس مسئولیت تو نسبت به معلمان و شاگردان وجامعه .


علیرضای محبوبم !


اینک خود را همچون دانه ای در میان زمستان حس می کنم که می داند بهار نزدیک است .


علی جان از خدا می خواهم مرا یاری کند و توان تحمل دوری از تو و مشکلات را به من عطا کند تا بتوانم به گونه ای رفتار کنم که به بچه ها امید و روحیه بدهم؛ به پسرمان نوید آزادی ات را در روز کنکور داده ام تا بهتر با این امید بر درس هایش تمرکز کند و به فاطمه عزیزمان، سوگلی بابا  ،مژده آمدنت را در روز پدر داده ام تا درسهایش را خوب بخواند و کارنامه درخشانش بهترین هدیه روز پدرت باشد و گفته ام :


فاطمه جان


با لبی خندان و با دست های کوچک خویش


بشکاف حصار نور سردی را که امروز


در خلوت بی بام و در کاشانه من


پر کرده سرتاسر فضا را


علیرضای عزیزم، علیرضای دلسوزم و از همه مهمتر نیمه دیگر وجود و هستی ام :


با این نامه دلتنگی ام را به پایان می رسانم که بی تو


دست زندگی سنگین و شب و روز بی ترانه است


و تنها تو تسلای دل تنگ منی


تو که کارگشای دیگران بودی، امروز چه کسی جز خدا کارگشای تو خواهد بود.


به امید بازگشت به کاشانه مان.


۱۳۸۹ خرداد ۲, یکشنبه

بازداشت بهمن نصیرزاده معلم و شاعر آذربایجانی در ماکو

بهمن نصیرزاده معلم و شاعر آذربایجانی شنبه ۱ خرداد ۸۹ توسط ماموران امنیتی ماکو در منزلش بازداشت شد.

ماموران امنیتی ساعت ۲ بامداد شنبه ۱ خرداد ۸۹ بدون در دست داشتن حکم به منزل این معلم آذربایجانی مراجعه و وی را بازداشت کرده اند. ماموران پس از بازداشت نصیرزاده اقدام به تفتیش منزل نموده و دوربین فیلمبرداری، سی دی ها، کتابها و اشعار و دست نوشته های او را با خود بردند.

 



به گفته نزدیکان خانواده نصیرزاده مسئولین قضایی و امنیتی از پذیرفتن مسئولیت بازداشت این فعال مدنی آذربایجانی امتناع می کنند و از محل نگهداری وی ابراز بی اطلاعی می نمایند.

منابع محلی احتمال می دهند بازداشت این معلم و شاعر آذربایجانی بدنبال پخش گسترده اعلامیه هایی در رابطه با ۱ خرداد سالروز قیام آذربایجانیها پس از چاپ کاریکاتور توهین آمیز در روزنامه ایران و دستگیری گروهی از فعالان مدنی باسابقه در شهرهای مختلف آذربایجان صورت گرفته باشد.

نصیرزاده پیش از این نیز در جریان اعتراضات گسترده آذربایجانیها در سال ۸۵ بازداشت و پس از نزدیک به یک ماه بازداشت موقت از زندان آزاد شده بودند.

بازداشت فعالین آذربایجانی در روزهای منتهی به ۱ خرداد سیر صعودی به خود گرفته است و در طی هفته های گذشته بیش از ۱۴ فعال مدنی آذربایجانی بازداشت شده اند. 

ساوالان سسی 

سيد محمد خاتمي: خرداد، ماه مردم است

سید محمد خاتمی با تاکید بر اینکه «خرداد، ماه مردم است»، به بیان حماسه‌های خلق شده در این ماه در طول تاریخ پرداخت و به ارائه سه راهکار ( آزادی زندانیان وایجاد فضای امن و آزاد وحركت به سوی انتخابات آزاد و سالم ) برای حل مشکلات یکسال اخیر پرداخت و گفت:« می‌توان خرداد امسال را با تصمیم درست در این زمینه و اعلام آن از سوی موثران نظام و احترام به مردم همچون خردادهای گذشته سرشار از امید و نشاط كرد.»

سیدمحمد خاتمی، در آستانه روز دوم خرداد، میزبان جمعی از اساتید دانشگاه‌ها بود.
وی در این دیدار گفت:«در میان موجودات این آدمی است كه صاحب تاریخ است و تاریخ را دوره ها و حتی لحظه‌هایی می‌سازند كه نقش سرنوشت‌ساز و جهت‌دهنده در حیات معنوی و مادی و سیاسی و اجتماعی یك قوم و ملت دارند.»
رئیس بنیاد باران ادامه داد:« در مرحله اخیر تاریخ ایران عزیز خردادماه در دوره‌های مختلف چنین نقشی داشته است و اگر بخواهیم توصیفی كوتاه از خرداد به دست بدهیم باید آن را تجلی‌گاه ایمان، اراده، فداكاری، ستم‌سوزی، استبدادستیزی و عدالتخواهی ملت ایران بنامیم.»

وی با اشاره به سالروز 15 خرداد، اظهار داشت:« این روز یادآور حادثه‌ای عظیم است كه بزرگی و استواری ملتی خداجو و حق‌طلب را در برابر رژیمی مستكبر و استبدادی نشان می‌دهد، رژیمی كه مردم را برده می‌طلبید و هر آزاده‌ای را دشمن ایران و عامل بیگانه به حساب می‌آورد و می‌پنداشت كه با اهانت به روح ملت و عاقبت با جداكردن آن از كالبد آن، حركتش را متوقف خواهد كرد.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«15 خرداد 42 آغاز مرحله‌ای نو در زندگی مردم ایران بود، ملتی كه سرمایه‌اش ایمان، اراده و آزاده‌خواهی بود؛ ملتی كه سرمشق ملت‌های مسلمان و جهان سوم را در اعمال شیوه مدنی در برابر دیكتاتوری بود. این ملت مظلومانه ولی استوار به مقابله رژیمی برخاست كه راهی جز سركوب نمی‌شناخت.»
خاتمی یادآور شد:«15 خرداد و حوادث پس از آن گرچه هزینه فراوان داشت از جمله به بند كشیدن و بعد تبعید رهبر والاقدر انقلاب و نیز به زندان افكندن و شكنجه و اعدام فرزندان دلیر این ملت؛ ولی فایده‌اش استحكام روزافزون ایمان دینی و عزم ملی برای رهایی بود، امری كه سبب شد تلخی‌های دوران دراز و پرمشغت مبارزه با شیرینی پیروزی در 22 بهمن جبران شود.»
وی همچنین به سالروز 14 خرداد اشاره کرد و گفت:«14 خرداد، روز تلخ وداع مردم با رهبر بزرگواری بود كه او را مظهر ایمان، اراده و عزت خود یافته بودند؛ رهبری كه كشتی انقلاب را همراه این مردم به ساحل جمهوری اسلامی نشانده بود تا در آن حق و حرمت و رای مردم در كنار دینداری و پایبنید به موازین اسلامی و اخلاقی پاس داشته شود.»
رئیس دولت اصلاحات تاکید کرد:« 14 خرداد، روز رحلت رهبری بود كه قریب ربع قرن دم از حرمت و آزادی مردم و عدل علوی و استقلال و پیشرفت میهن زده بود و قریب به 11 سال هدایت جامعه را در بحرانی‌ترین دوره‌ها به عهده گرفته بود و شگفت اینكه با وجود تنگناهایی كه لازمه یك جامعه انقلابی است و یكی از آنها جنگ 8 ساله و امواج سهمگین ترور و توطئه بود، بدرقه ملت از استقبال او در 12 بهمن گسترده‌تر و باشكوه‌تر بود و عاطفه دینی و ملی كه اینبار به صورت اشك و آه بروز كرده بود از فریاد شادی بهنگام استقبال گرم‌تر و گیراتر بود.»
به عقیده رئیس بنیاد باران، مردم با این عمل علم خود را در پاسداری از عزت و آبرویی كه در پرتو انقلاب به دست آورده بودند و حق و حرمتی كه در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شده بود نشان دادند.
وی همچنین اظهار داشت:« سوم خرداد نیز یكی از روزهای نمادین و بزرگ است؛ روزی كه بار دیگر عزم فرزندان 15 خرداد در برابر ائتلاف قدرت‌های فزون‌طلب در حمایت از رژیم متجاوز سابق عراق معجزه كرد و با بازپس‌گیری و خرمشهر قهرمان سرفصل شكوهمندی را بر پیروزی‌های پیاپی گشود تا عاقبت بی‌آنكه ذره‌ای از خاك میهن از دست برود بر جنگ خانمان‌سوز نقطه پایان نهاد و اقتدار ملت بزرگ و آزاد و عزم او را بر پاسداری از انقلاب، تمامیت ارضی و استقلال و پیشرفت به نمایش گذاشت.»

خاتمی تصریح کرد:« تقدیر چنین رقم زد كه انتخابات كه برجسته‌ترین تجلیگاه مردم‌سالاری است برای انتخاب رئیس‌جمهور كه باید مظهر اراده ملی باشد در خرداد صورت گیرد و طبیعی است كه انتخابات برای ملتی كه با ایمان و اراده خود تاریخ‌سازی می‌كند و انقلابش نشان افتخار "میزان رای ملت" است را به او داده است از اهمیت بیشتری برخوردار است و حساسیت نسبت به انتخابات آزاد و فراگیر برای مردمی كه تاریخی استبدادزده دارند افزون‌تر است و آنچه ملت می‌خواست و می‌خواهد انتخاباتی است كه در آن تعیین‌كننده ؛ فقط رای ملت باشد.»
وی ادامه داد:«شاید بعد از همه‌پرسی 12 فروردین و رفراندوم قانون اساسی در میان انتخابات متعدد، انتخابات دوم خرداد از ویژگی ممتاز برخوردار باشد كه بازتاب اراده و خواست تاریخی مردم در آن باشكوه‌تر و روشن‌تر بود و به همین جهت "حماسه" نام گرفت.»
رئیس دولت اصلاحات افزود:«دوم خرداد تجلی‌گاه خواست مردمی بود كه آزادی را در كنار دینداری و به عنوان مطالبه جدی دین در چهره رهایی آن می‌خواستند و عدالت را در كنار پیشرفت و حرمت بین‌المللی را در كنار تامین مصالح و پافشاری بر خواست‌های اساسی را در كنار رفع تهدیدها و توسعه را در كنار حرمت و كرامت و آزادی همه شهروندان طلب می‌كردند، امری كه برخلاف روال در همه كشورها بار دیگر با درصد بالاتری در 18 خرداد تكرار شد.»
وی با اشاره به انتخابات دهم ریاست جمهوری گفت:«حضور بانشاط مردم در انتخابات 22 خرداد نیز كه با كمال تاسف حوادث تلخی را در پی داشت چشمگیر بود و نشانه زندگی و نشاط مردمی بود كه بر حقوق خود پای می‌فشارند و ای كاش قدر این مردم دانسته می‌شد.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان همچنین تصریح کرد:« بالاخره روز 25 خرداد یكی از اوج‌های حضور مدنی مردم و طرح مسالمت‌آمیز خواست‌ها و اعتراض‌ها و پرهیز از خشونت بود و چه خوب بود كه نفس این حضور مترقیانه گرامی داشته می‌شد.»

وی ادامه داد:«چه خوب بود اعتراض مردم ولو اینكه از نظر مسئولان وارد تشخیص داده نشود به دیده احترام نگریسته می‌شد و با كمك خود ملت مشكل به صورتی موجه و با رعایت نظر مردم حل می‌شد یا به شیوه‌ای معقول مردم قانع می‌شدند كه با كمال تاسف نه‌تنها مردم بیدار؛" خس و خاشاك" نامیده شدند بلكه رفتار مسالمت‌جویانه و مدنی آنان با خشونت پاسخ داده شد، زندان‌ها پر و فشارها روزافزون گشت و خسارت‌های جانی، مالی و روانی فراوان وارد آمد و حركتی در جهت جبران آن نیز صورت گرفت و حتی فاجعه‌ای در پاره‌ای بازداشتگاه‌ها رخ داد و به شهادت و آسیب دیدن عده‌ای از جوانان و مردم عزیز منجر شد.»
رئیس بنیاد باران یادآور شد:« علی‌رغم دستور رهبری و اصرار مجلس و حتی ادعاهای قوه قضایی برای برخورد جدی، مورد اعتنا قرار نگرفت و در مقابل بر شدت بازداشت‌ها و محاكمات و محكومیت‌ها و محدود كردن فعالیت‌های قانونی افزوده شد و به جای جبران اندكی از رنج‌ها و التیام اندكی از زخم‌ها، بازار دروغ‌پردازی و تهمت‌زنی و ناسزاگویی و جنگ روانی از سوی كسانی كه متاسفانه نه پایبند قانون و اخلاقند و نه بیمی از برخورد قانونی دارند داغ شد و ترفه اینكه اخیرا عنوان "محاربه
 نیز بر انواع عنوان‌های ناپسند اتهامی به كسانی كه سرمایه‌های كشور و انقلابند افزوده شد.»
وی تصریح کرد:«درست است كه نوعا چنین اتهامات و ناسزاهایی از سوی محافل و افراد غیرمسئول و افراطی است ولی چرا نباید دستگاههای مسئول با چنین شیوه‌ها و كسانی برخورد كنند كه آن نظام متهم به بداخلاقی و بی عدالتی نشود؟»
رئیس دولت اصلاحات افزود:«باری، خردادماه ؛ ماه مردم است و آنچه در تمام این روزها رخ داد ظهور اراده ملتی بود كه با همه وجود خواستار حاكمیت مردم بر سرنوشت و استقرار نظام مردم‌سالار بر پایه آموزه‌های دینی و مطالبات تاریخی خود بودند.»
وی یادآور شد:«اینك همه آن روزها را پشت سر گذاشته‌ایم ولی آینده پیش روی ماست و نباید بگذاریم آن وقایع مهم به صورت خاطره‌های مبهم در ذهنمان باقی بماند بلكه بایداز آنها به عنوان پشتوانه حركت به جلو برای پاسداری از آرمان‌های انقلاب و تامین خواست‌های تاریخی ملت مدد بگیریم و همه ما موظفیم با رعایت موازین قانونی با شیوه‌ای مدنی و به دور از هرگونه خشونت این یادها و خاطره‌ها را زنده‌نگه داریم.»
خاتمی تاکید کرد:«می‌توان و باید به آینده نگاه كرد و از گذشته عبرت گرفت؛ نباید تلخی‌هایی كه به خصوص در یك سال گذشته بوده است منجر به یاس شود و نیز شیرینی خاطره‌ها نباید ما را از پیمودن راه بلندی كه در پیش داریم غافل كند.»
رئیس بنیاد باران تصریح کرد:« راه درست راهی است كه به استقرار همه‌جانبه مردم‌سالاری و تحقق خواست تاریخی ملت كه از جمله در انقلاب شكوهمند اسلامی تجلی داشته است و حاصل آن "جمهوری اسلامی" بوده است منتهی شود.»
وی همچنین گفت:«راه درست، پرهیز از خشونت از سوی هر كس به خصوص از سوی حكومت است كه با موازین مردم‌سالاری با وعده‌های انقلاب و با خواست و هویت تاریخی ملت ناسازگار است؛ راه درست پافشاری بر اهتمام بر قانون اساسی به عنوان یك كل جامع و نیز سند انسجام ملی و ضامن نظم استواری كه در كنار هر حق و اختیار مسوولیت و پاسخگوئی وجود دارد به خصوص اهتمام به فصول سوم و پنجم كه اگر مورد كم توجهی قرار گیرد انقلاب از مسیر خود خارج خواهد شد.»
رئیس جمهور سابق کشورمان افزود:«نظام از آن ماست و كسانی كه برخلاف خط امام و راه ملت می‌اندیشند و عمل می‌كنند هر نامی كه بر خود بگذارند از معیارهای اصیل نظام و انقلاب عدول كرده‌اند.»
خاتمی با بیان اینکه «باز هم می‌گویم كه برای تامین اهداف بلندمان باید در كنار هم باشیم باید حرمت هر ایرانی پاس داشته شود»، اظهار داشت:«باید از شیوه‌هایی كه خشونت‌طلبان مردم‌ستیز اتخاذ كرده‌اند و می‌كنند و حاصل آن افزایش فاصله‌ها و كدورت‌ها و تداوم آن باعث سرایت كدورت‌ها و دوری‌ها از این شیوه‌ها و رفتارها به اصل نظام است پرهیز شود.»
رئیس دولت اصلاحات در بخش پایانی سخنانش به ارائه سه راهکار برای رفع مشکلات یک سال اخیر پرداخت.
وی اولین راهکار را آزادی زندانیان عنوان کرد و افزود:« با تاسف این روزها شاهد فشارهای بیشتر و دستگیری‌های تازه‌تر و نیز اعمال روش‌ها و برخوردهایی از سوی گروه‌های بی‌پروای غیرمسئول ولی تحت حمایت هستیم تا آنان كه به ظاهر نیز در زندان نیستند احساس تنگنا و ناامنی كنند.»
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« دومین راهکار ایجاد فضای امن و آزاد طبق موازین قانون اساسی است كه مظهر آن آزادی تشكل‌ها و اجتماعات و مطبوعات و تبدیل فضای امنیتی به فضای قانونی و با نشاط سیاسی سالم می‌باشد.»
رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها در مورد راهکار سوم نیز اظهار داشت:«حركت به سوی انتخابات آزاد و سالم و پرشور كه روح انقلاب ما نیز آن را طلب می‌كند و ملت نیز آن را می‌خواهد.»
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:« می‌توان خرداد امسال را با تصمیم درست در این زمینه و اعلام آن از سوی موثران نظام و احترام به مردم همچون خردادهای گذشته سرشار از امید و نشاط كرد تا بار دیگر ظهور اراده ملی برای پاسداری از ارزش‌های دینی و ملی و پاسداری از مصالح كشور و حقوق ملت و زمینه‌سازی برای پیشرفت همه‌جانبه كشور شاهد باشیم و چنین باد!»
گفتنی است، در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاه‌ها و نظرات خود پیرامون مسائل روز کشور از جمله ضرورت توجه به خواست‌ها و حقوق اساسی مردم، اهمیت احزاب و نهادهای مدنی، اولویت‌های اصلاحات و ظرفیت‌های قانون اساسی و نیز لزوم اجرای همه بخش‌ها و فصول آن پرداختند.