واژه نامه فارسي و لاتين اصطلاحات روانشناسي 4
معادل فارسی | تعریف | واژه لاتین |
انحراف روانی | اصطلاحی غیر تکنیکی و کم و بیش فاقد دقت که برای هر گونه انحراف بیمار گونه از حالت طبیعی اطلاق میشود. | aberration , mental |
وسواس شستشو | انگیزه بیمارگونه برای شستن یا حمام کردن | ablumania |
نابهنجار | هر گونه انحراف و واگرایی از حد معمول و متوسط | abnormal |
تولید غیر ارادی صداهای نابهنجار | aboiement | |
حالت رویاگونه | بهتزدگی و در جا میخکوب شدن که از خصوصیات بیمار مبتلا به سرع است. | absent state |
بالیزم | یک اختلال حرکتی مشخص با پرشهای ناگهانی شدید است و بازو | ballism |
ترس بیمارگونه از جاذبه زمین | barophobia | |
ترس بیمارگونه از راه رفتن و در موارد شدید قائم ایستادن | basiphobia | |
لکنت زبان | تکلم همراه با تردید | battarismus |
رفتار درمانی | روشی که بر اصول فرضیه یادگیری متکی است و از شرطی سازی کلاسیک و شرطی سازی عامل استفاده میکند. | behavior therapy |
بیخوابی | cacosomnia | |
هر گونه اختلال روانی همراه با سقوط اخلاقی | cacothymia | |
روان پزشکی کودک | علم شناخت و درمان اختلالات روانی کودکان | child psychiatry |
آتاکسی | اختلالی که بوسیله یک حرکت در حالی که برای رسیدن به یک هدف قابل فهم اجراست، بر اثر اشتباه گرفتن نقطه رسید به هدف اصابت نمیکند. | ataxia |
آزادگری | اختلال غریزه جنسی که در آن ارضای جنسی به دست نمیآید، مگر آنکه حریف مورد آزار واقع شود. | sadism |
عمل وسواسی | یک رفتار حرکتی تکراری و غالبا بیاهمیت | Compulsion |
اختلالات تشنجی | convulsive disorder | |
آفازی مادرزادی | اختلالات تکلمی مادرزادی | aphasia – congential |
هیستری | یک آزردگی روانی است. تلقین پذیری اغراقی آن را مشخص میسازد. | Hysteria |
همه چیز هراسی | حالت اضطرابی شدید که به صورت هراس شدید از همه چیز ابزار میشود. | panphobia |
هذیان | باور مرضی نسبت به امور غیر واقعی یا مفاهیم تحصیلی بی پایه | delusion |
وهم | نوعی توهم که فرد آن را به صورتی که هست حس میکند ولی با اعتقاد نادرست به وجود یک محرک واقعی که با حس کردن وهم مطابقت داشته باشد، همراه نیست. | Hallucinosis |
نشانه مرضی | در آسیب شناسی پزشکی و روانی نشانه وجود یک بیماری یا اختلال است. | symptom |
نارسایی حافظه | اختلال حافظه ، فراموشی ناقص ، مشکل به یادآوردن خاطرات | dymnesia |
منفی بافی | رفتار مرضی که با حرکات و بازخوردها مشخص میشود که به عکس رفتارهایی است که منتظر یا خواستار آنها هستیم. | negativism |
منزوی | در اجتماع سنجی ، نشان دهنده فردی است که هیچ انتخابی انجام نمیدهد، اما مورد انتخاب واقع میشود. | solitavy |
مالیخولیا | آزردگی ذهنی بسیار شایعی که با یک افسردگی کم و بیش بارز مشخص میشود. | Melancholy |
لکنت | یک اختلال حرکتی و روانی – حرکتی زبان است. | stuttering |
کمرویی | تمایل به تجربه اضطراب در موقعیتهای جدید و تردید در دگیر شدن با موقعیتهای تازه یا ملاقات با افراد جدید | timidity |
عقده | عبارت است از مجموعه سازمان یافتهای از صفات مشخصی که معمولا ناهشیار است و در دوران کودکی کسب شده است. | Complex |
عقب ماندگی ذهنی | عبارت است از نارسایی یا عدم تحول هوش | mental deficiency |
صرع | امروزه با این اصطلاح ، مجموعهای از تظاهرات تشنجی را مشخص میکنند. | epilepsy |
روانشناسی بالینی | علم رفتار انسانی است مبتنی بر مشاهده و تحلیلی عمیق فردی ، اعم از بهنجار ، مرضی و... | clinical psychology |
روان پزشکی | قسمتی از پزشکی که به بررسی و درمان بیماریهای روانی میپردازد. | psychiatry |
دلهره | پریشانی روانی و بدنی که بر اثر ترس پراکنده و مهم ایجاد میشود. | anguish |
خیال بافی | تولید تخیلی ، رویاپردازی و رویا به هنگام بیداری | fantasm |
جنون | یک اختلال روانی شدید که با از هم پاشیده شدن سازمان فرایندهای فکری همراه است. | psychosis |
بهداشت روانی | رشتهای از بهداشت که هدف آن حفظ سلامت روانی است. | mental hugien |
افسردگی | حالت روانی ناخوش که دل زدگی و یاس مشخص میشود. | depression |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
از نظر و لطف شما متشكرم.